تاریخ فرش ایران/فرش‌های پرزدار با گره؛ طرح، نقش، نقش‌مایه و واگیره

از ویکی‌فرش
پرش به ناوبری پرش به جستجو
1000px-Icon Writer.svg.png نوشتهٔ آنت اتیک[۱]، ویراستی از این مقاله پیشتر با این شناسه نشر یافته‌ است: یارشاطر، احسان. ۱۳۸۴. ت‍اری‍خ‌ و ه‍ن‍ر ف‍رش‌ب‍اف‍ی‌ در ای‍ران‌ (ب‍ر اس‍اس‌ دای‍ره‌ال‍م‍ع‍ارف‌ ای‍ران‍ی‍ک‍ا). تهران: ن‍ی‍ل‍وف‍ر.

در این بحث، طرح به ترکیب کلی عناصر تزئینی در فرش اطلاق می‌شود؛ ساده‌ترین عنصرها در طرح فرش را نقش مایه می‌گویند که اغلب در واحدهای پیچیده‌تر، ترکیبی است؛ این واحدها به نوبه خود ممکن است در ترکیب یا تسلسل گوناگونی، ترتیب داده شوند تا یک طرح شکل بگیرد. اصطلاحات در طرح و نقشه فرش همانند آنانی است که برای شیوه بافت به کار می‌روند.

فصل چهارم: فرش‌های پرزدار با گره؛ طرح، نقش، نقش‌مایه و واگیره

در این‌گونه نقشه‌ها، تعادل و توازن به شکل طولی و عرضی به دور عنصر مرکزی است، که معمولا یک ترنج می‌باشد. در نقشه‌های لچک ترنج، ترنجی در مرکز متن (زمینه، بوم) قرار دارد، و ربع آن ترنج در هر یک از گوشه‌های متن فرش (به نام لچک) منعکس است. معروف‌ترین نمونه قابل ذکر این گونه فرش‌ها، فرش مشهور اردبیل می‌باشد. قالی اردبیل (۱۵۳۹-۱۵۴۰)، موزه ویکتوریا و آلبرت.

در این بحث، طرح به ترکیب کلی عناصر تزئینی در فرش اطلاق می‌شود؛ ساده‌ترین عنصرها در طرح فرش را نقش مایه می‌گویند که اغلب در واحدهای پیچیده‌تر، ترکیبی است؛ این واحدها به نوبه خود ممکن است در ترکیب یا تسلسل گوناگونی، ترتیب داده شوند تا یک طرح شکل بگیرد. اصطلاحات در طرح و نقشه فرش همانند آنانی است که برای شیوه بافت به کار می‌روند[۲] و کاملا بحث‌انگیزند و مجموعه‌های چندی از اصطلاحات در حال حاضر کاربرد دارد. در بررسی‌های رسمی و دانشگاهی، اصولا فرش بر مبنای نقش‌مایه و نقش طبقه‌بندی می‌شود، نام‌هایی که معمولا از گنجینه‌های بسیار گسترده و غنی هنر اسلامی اخذ شده است. در این مورد برای نمونه می‌توان «اسلیمی» (ارابسک) را مثال آورد. از طرف دیگر در نشریات تجاری فرش، معمولا فرش‌ها را مطابق محل و دوره بافت مشخص می‌نمایند، و اصطلاحات متنوعی که معمولا شفاهی است، برای نشان دادن طرح و نقشه به کار می‌برند. در نبود لغات استاندارد، اصطلاحاتی که در این‌جا به کار گرفته شده، کاربرد گسترده‌ای در نشریات تخصصی دارد.[۳]
طرح یا نقشه معمول‌ترین قسمت در زمینه مرکزی فرش است که به آن «متن» می‌گویند. زمینه مرکزی توسط حاشیه‌ها احاطه شده است که به تناوب با نوار باریکه‌هایی با رنگ‌های یکسان مشخص می‌شوند. حاشیه‌های فرش ایران، معمولا سه حاشیه طرح‌دار، دارد و گاهی هم از این تعداد بیشتر است؛ عریض‌ترین آن، حاشیه اصلی را تشکیل می‌دهد و آنهایی که در جناحین آن قرار دارند، حاشیه‌های فرعی محسوب می‌شوند، باریکه‌هایی با رنگ یکدست، معمولا، حاشیه اصلی و حاشیه‌های فرعی را از هم جدا می‌نمایند و به عنوان «حاشیه‌های محافظ» مشهورند. ممکن است متن فرش را به جهت‌دار و غیرجهت‌دار گروه‌بندی نمود که نخستین آن شامل فرش‌های تصویری، محراب‌دار و نقشه‌های گیاهانی که به همان صورت در طبیعت وجود دارند و در آنها منعکس شده‌اند که می‌بایستی به منظره آنها، از یک موقعیت خاص نگریست، اما گروه دوم یعنی طرح‌های غیرجهت‌دار را از هر زاویه و جهتی که به آن بنگری، به هم پیوستگی اجزاء آن به وضوح مشاهده می‌شود؛ نمونه آنها شامل نقشه‌ها و طرح‌هایی است که در آنها نقش‌ها مدورند، و نیز تکرار انتزاعی نقش‌هایی که رابطه تنگاتنگی با بافته‌های ایلی دارند.[۴]
بعضی از نقشه‌های فرش ایران، ممکن است جهت‌دار باشد و بعضی دیگر غیرجهت‌دار و این بستگی به ماهیت و ترتیب اجزاء خاص آنها دارد. آنچه در پی می‌آید، انواع متعارف این‌گونه طرح‌هاست.

۱- نقشه یا طرح‌ها با محوریت مرکز

در این‌گونه نقشه‌ها، تعادل و توازن به شکل طولی و عرضی به دور عنصر مرکزی است، که معمولا یک ترنج می‌باشد. در نقشه‌های لچک ترنج، ترنجی در مرکز متن (زمینه، بوم) قرار دارد، و ربع آن ترنج در هر یک از گوشه‌های متن فرش (به نام لچک) منعکس است.[۵] معروف‌ترین نمونه قابل ذکر این گونه فرش‌ها، فرش مشهور اردبیل می‌باشد.[۶]

۲- نقشه‌های شبکه‌ای

در این‌گونه طرح و نقشه‌ها، نقش‌مایه‌های خطی با هم تلاقی می‌نمایند تا تشکیل شبکه شطرنجی یا سایر انواع شبکه‌های سراسری را بدهند. ممکن است چند نظام شبکه‌ای روی و کنار هم قرار گرفته و اجزای آنها در فواصل معین از هم بگذرند. این نوع طرح‌ها به خاطر بعضی فرش‌هایی که به شیوه گلدانی مشهورند و از بافته‌های دوره صفوی تلقی می‌گردند در نزد خاص و عام معروفند.[۷] امروزه، هنوز انواع متنوعی از طرح‌های شبکه‌ای بافته می‌شود.[۸]

۳- نقشه‌هایی با ترنج‌های متعدد

در این‌گونه طرح‌ها، متن با ردیف‌هایی از ترنج پر شده است. این ترنج‌ها، ممکن است به هم متصل باشند و یا در هم تداخل نموده باشند؛ امکان دارد به صورت جهت‌دار یا غیرجهت‌دار باشند.[۹]

نقش‌مایه‌ها

نقش‌مایه‌هایی که ذکر آنها در پی می‌آید، در متن و حاشیه فرش‌های ایرانی متداول است:

۱- ترنج

یک نقش‌مایه تزئینی است که معمولا به صورت خط گردان (خط منحنی) می‌باشد و بیشتر به صورت نقش‌مایه مرکزی در متن طرح دیده می‌شود. متعارف‌ترین گونه‌های آن عبارتند از، دایره، بیضی، سپر مانند و لوزی‌شکل. لبه‌های آنها عموما به شکل کلاله‌ای یا پله‌پله می‌باشد.

۲- کتیبه

یک شکل بیضی کشیده و مطول می‌باشد. موقعی که در طرح حاشيه فرش به کار رود، امکان دارد تنها به شکل یک کتیبه مرتب تکرار شود و یا ممکن است دو شکل متفاوت، یک در میان در حاشیه منعکس گردد. معمولا نوشته‌هایی در داخل کتیبه آورده می‌شود.

۳- اسلیمی (شاخه اسلیمی)

از گیاهان پیچک‌وار به صورت شیوانده (استیلزه - تجریدی) با برگ‌های دوگانه از هم باز می‌باشد[۱۰][۱۱]. در نقش‌های حاشیه، اسلیمی می‌تواند به صورت پیچک‌های پشت سر هم، جفت به هم پیوسته، یک در میان جفت معکوس شده، ظاهر شود.

۴- بوته

شبیه برگی است با نوک خمیده که در غرب با عنوان « گلابی»، «قطره اشک» معروف است و به نقش‌مایه کاج مانند شال کشمیر هم شباهت دارد.[۱۲]

۵- گل اسلیمی (شاه عباسی)[۱۳]

نقش‌مایه بادبزنی شکل شیوانده تا اندازه‌ای شبیه به گل نیلوفر آبی[۱۴] است. رایج‌ترین نوع آن گل اسلیمی حاشیه است که به تناوب رو به داخل و خارج دارد که در دو طرف ساقه گل‌های اسلیمی تکرار می‌شود.

۶- گل سرخ

که شبیه گل سرخ کاملا باز شده‌ای است که از بالا دیده شود.[۱۵]

۷- برگ داس مانند

برگ‌های بلند و منحنی‌واری است با لبه‌های دندانه‌دار (مواج).[۱۶]

۸- قطعه یا باریکه ابر[۱۷]

یک قطعه باریکه‌ای است که از هم باز و پهن شده که ظاهرا از هنر چینی گرفته شده است.[۱۸]

نقش

در حال حاضر تنها پنج مورد فرش پرزدار چاپ شده وجود دارد که بر مبنای نوشته و تاریخ روی این فرش‌ها، می‌توان به مناطق تحت نفوذ صفوی نسبت داد. دو فرش اردبیل به تاریخ ۹۴۲ه.ق (۳۶-۱۵۳۵م)، فرش شکارگاه میلان به تاریخ ۹۲۹ه.ق (۲۳-۱۵۲۲م) یا ۹۴۹ه.ق (۴۳-۱۵۴۲م)، یک قطعه که طرح متن آن دارای ترنج‌های متعدد بوده و در سارایوو موجود است که تاریخ بافت آن ۱۰۶۶ه.ق (۵۶-۱۶۵۵م) می باشد و فرش ابریشمی به صورت طرح جهت‌دار با سروهای متعدد و گیاهان در حال شکوفه قم به تاریخ ۱۰۸۲ه.ق (۱۶۶۲م) که در هر دو مورد اخير، طرح متن آنها و نقش‌مایه‌های چیره بر متن، گردان است.فرش شکارگاه میلان. قرن ۱۶ میلادی. موزه هنرهای کاربردی اتریش، وین.

در بین نقش‌های فرش ایرانی نقش‌هایی که در پی می‌آید، بیشتر رایج است:

۱- هراتی

از آن جهت به این نام اطلاق می‌شود که تصور می‌رود این نقش در آن شهر ابداع و تکامل یافته باشد.[۱۹] نقش مورد اشاره، شامل گل سرخی است در یک لوزی، با گل‌های نیلوفر در گوشه‌های آن. چهار برگ داسی شکل، پیرامون آن را تزئین می‌نماید. در ایران این نقش به نام ماهی هم مشهور است که علت آن شباهت برگ‌های داسی شکل آن به ماهی کوچک می‌باشد. این نقش در سراسر ایران با تغییرات و تفاوت‌های محلی بافته می‌شود.[۲۰]

۲- مینا خانی[۲۱]

بر اساس یک نظام شبکه دوتایی از شاخه‌های نورسته گیاه پیچک، شکل گرفته که با گل‌های سرخ در نقاطی در تماس می‌باشند، این نقش زمینه بخصوص در فرش‌های ناحیه ورامین دیده می‌شود.[۲۲]

۳- مداخل

این نقش معمولا در حاشیه به کار می‌رود و شامل سیستم دو شکل شیوانده، تکراری و یکسانی است که به صورت وارونه درهم تداخل نموده‌اند و معمولا به شکل برگ‌های سه پر می‌باشند.[۲۳]

۴- شاخه نورسته S مانند[۲۴]

نقش شامل تکرار شاخه‌های کوتاه و باریکی به شکل S می‌باشد، که معمولا نقشی است که در حاشیه فرش به کار می‌رود. این شاخه‌های مواج (یا منحنی) معمولا به نقش‌مایه کوچک گیاهی منتهی می‌شوند که با شکل‌های بزرگ تری مانند گل اسلیمی یا گل سرخ ارتباط دارند که در مرکز آن به صورت مایل قرار گرفته اند. این نوشاخه‌ها ممکن است به صورت سیستم‌های متقارن یکتایی، دو تایی و سه تایی ترتیب یافته باشند.

  1. معمول‌ترین آن سیستم متقارن یکتایی است که در آن رشته نوشاخه‌های S مانندی به صورت پشت سر هم قرار گرفته‌اند.
  2. رشته نوشاخه‌های S مانند پشت سر هم و منفصل ترتیب یافته‌اند.
  3. در این حالت یک جفت نوشاخه S مانند عکس جهت هم، به هم پیوسته‌اند.
  4. در این حالت رشته‌ای از جفت نوشاخه‌های S مانند، عکس یکدیگرند و به صورت پیوسته، پشت سر هم قرار گرفته‌اند.[۲۵] در معمول‌ترین سیستم متقارن دوتایی، نوشاخه‌های و مانند پشت سر هم و پیوسته به صورت عکس هم، در هم تداخل کرده‌اند. حاشيه معروف به نقش «خرچنگ» شامل نظام متقارن دوتایی از نوشاخه‌های S مانند متصل و درهم تداخل شده‌ای است با نقش‌مایه شیوانده‌ای از گل نیلوفر شعله مانند یا نقش مایه «خرچنگ» در نقاط تماس‌شان و برگ‌ها، یا نقش‌مایه «پنجه» مانند در قسمت انتهای آنهاست.[۲۶] برگ S مانند از انواع نوشاخه‌های S مانند می‌باشد، که در آن برگی تمام انحنای نوشاخه را می‌پوشاند.[۲۷]

شاه عباسی

نقشه‌ای است تکراری از انواع گوناگون شکوفه‌های گل، قطعه ابر و گل نیلوفر و غیره که به نقشه فرش‌های صفوی موسوم‌اند. در این مورد، برای نمونه می‌توان فرش‌های پلونیزی مشهور را نام برد.[۲۸] در زمان ما این‌گونه طرح‌ها را به کارگاه‌های بافت مراکز شهری چون تبریز، کرمان، نائین و اصفهان دوران صفویه نسبت داده‌اند.[۲۹]
بعضی از نقش‌ها و نقشه‌ها، همین‌طور الگوبرداری‌های مشخصی از نقشه‌ها و نقش‌مایه‌های عام را، معمولا به مراکز بافت بخصوصی مربوط دانسته‌اند. برای مثال قالیچه‌های طرح خشتی چهار محال و بختیاری[۳۰] و لچک ترنج شکسته (هندسی) هریس[۳۱] را می‌توان نام برد. امروزه بخصوص در بافت فرش‌ها برای صادرات، چنین مشخصه‌هایی کم‌رنگ شده است، چون تولیدکنندگان فرش در ایران، ترکیه، مصر، هند، چین، اروپای شرقی و سایر مناطق در رقابت‌اند تا نیازهای بازار را برای نقشه و رنگ‌های خاصی برآورده نمایند. برای نمونه، عنوان فرش کرمان هند به فرش‌هایی اطلاق می‌شود با نقشه‌های گل و بوته که در هند بافته شده و الگوی آن برگرفته از طرح اولیه‌ای است که در ناحیه‌ای از ایران بافته می‌شود.[۳۲]

نقشه ترسیمی و واگیره

همانطوری که در فصل سوم ذکر آن رفت، بسیاری از فرش‌ها بدون الگوی خاصی بافته می‌شوند، بخصوص آنهایی که نقشه سنتی و ایلی دارند و در کارگاه‌های تولیدی بافته نمی‌شوند. بافنده همچنین ممکن است از نقشه‌هایی استفاده نماید که طرح آن روی کاغذ شطرنجی ترسیم گردیده اند که معمولا نقشه کامل یک فرش است و رنگ‌آمیز هم می‌باشد؛ هر مربع کوچک (خانه) نشان‌دهنده یک گره می‌باشد. فضای مربع‌ها راهنمایی است برای تراکم بافت فرش (رج‌شمار بافت). قبل از اینکه کاغذهای شطرنجی چاپی در دسترس قرار گیرد، نقشه‌ها روی کاغذ سفید بی‌خط کشیده می‌شدند و بعد رنگ‌آمیز می‌گردیدند، و سرانجام با کشیدن خط‌های شبکه‌ای بر روی آنها به صورت شطرنجی در می‌آمدند. نقشه فرش توسط نقشه کش‌های ماهر فراهم می‌شود[۳۳]، وقتی نقشه کامل شد، آن را افقی به چند قسمت می‌برند تا بتوان در جایی مناسب روی دستگاه مقابل چشم بافنده، قرار داد. گاهی توالی گره‌زنی آنگونه که روی نقشه است، توسط نقشه‌خوان حرفه‌ای با استادکار کارگاه برای بافنده یا بافندگان خوانده می‌شود. در شق دیگری، ممکن است بافنده از قطعه نمونه بافته شده استفاده نماید (نقشه واگیره) که در آن قسمت یا قسمت‌هایی از متن و حاشیه طبق نقش‌های بافته شده است. هرچند تدارک اولیه واگیره زمان و کار بیشتری از نقشه‌های روی کاغذ می‌برد ولی بازنمایی مؤثرتری در انتخاب رنگ‌ها و طرح خاصی، قبل از اینکه بافت عملا شروع شود، در اختیار بافندگان می‌گذارد، بنابراین می‌توان از اشتباهات پرهزینه و زمان‌بر اجتناب نمود. در ضمن، واگیره بادوام‌تر از نقشه‌های کاغذی است. به واگیره در نوشته‌های راجع به تولید فرش، در اواخر قرن سیزدهم ه.ق (۱۹ میلادی) و اوایل قرن چهاردهم ه.ق (۲۰م) اشاره شده است و عقیده بر این است که این گونه نمونه‌های بافته شده توسط صادر کنندگان غربی آن زمان ارائه شده[۳۴]، ولی این امکان هم وجود دارد که این‌گونه نمونه‌ها از زمان‌های بسیار دور در ایران مرسوم و به کار می‌رفته است.
امروزه طرح‌هایی که برای بافت فرش در کارگاه‌های شهری در ایران استفاده می‌شود، معمولا به طور مستقیم از روی نقشه کشیده شده روی کاغذ شطرنجی انجام می‌گیرد. نقشه‌های کاغذی همچنین نقش حیاتی در فرش‌بافی امروزین روستایی دارد، چون به صاحبکار اجازه می‌دهد، از یک نقشه خاص روی کاغذ شطرنجی، به هر تعدادی که می‌خواهد سفارش بافت بدهد. از طرفی چون صاحب دستگاه‌های دار ممکن است همزمان با چند کارفرما طرف قرارداد باشد، از این روست که نسخه‌برداری از نقشه فرشی، عملا غیرممکن نیست، موارد بسیاری از استفاده غیرمجاز از نقشه در مکاتبات کارفرمایان خارجی با کنسول‌های مربوطه در ایران گزارش شده است.[۳۵]
نقشه‌کش (طراح نقشه) اهمیت طراح در سلسله مراتب پیشه وران درگیر کار تولید فرش، گنجاندن و انعکاس گه گاهی نام این طراحان در فرش‌های بافته شده سنتی است[۳۶]؛ معمولا در فرش نوشته‌ها، تنها نام مباشران و یا صاحبان (استادکاران) دستگاه دار ذکر می‌شود[۳۷] و کمتر از پیشه‌وران واقعی بافت فرش نام برده می‌شود. آموزش طراحی متعارفأ برحسب نظام استاد، شاگردی انجام می‌شود، بعید هم نیست که این مهارت‌ها از پدر به پسر منتقل شود.[۳۸] یک طراح ممکن است برای مؤسسه خاصی کار کند و یا با دریافت کارمزد، نقشه‌هایی برای بیش از یک مؤسسه تهیه نماید.[۳۹] طی دوران اواخر قرن سیزده و اوایل قرن چهارده ه.ق (۲۰-۱۹م)، که دوره شکوفایی فرش ایران تلقی می‌شد، و به همین جهت رقابت برای در اختیار داشتن طراح را تشدید می‌نمود؛ برای نمونه در کرمان شخصی به نام آقامحمد طراح که با «شرکت تجاری و فرش شرقی»[۴۰] قرارداد نقشه‌کشی داشت با دستمزد بالاتر، توسط مؤسسه پتاگ[۴۱] قر زده می‌شود.[۴۲]

طراح و منطقه جغرافیایی

هیچ نمونه فرش پرزدار مربوط به قبل از قرن دهم ه.ق (۱۶م) که بتوان قاطعانه بافت آن را به ایران نسبت داد، در دسترس نمی‌باشد[۴۳]، جغرافی‌دانان و تاریخ‌نویسان و جهانگردان قدیم، تنها به شرح اجمالی از طرح و بافت فرش بسنده نموده‌اند (چون تأليف توام با تفسیر بر منابع تاریخی در مورد تجارت و بافت منسوجات از جمله فرش به قرن هشتم ه.ق (۱۴م) می‌رسد).[۴۴] شاید مشهورترین فرش قبل از دوران صفویه، فرش افسانه‌ای بهارستان (بهار خسرو پرویز)[۴۵] و فرش پازیریک[۴۶] باشد.[۴۷] در مورد اولی اگر حقیقتا فرش بافته شده باشد، به احتمال تخت‌باف بوده است تا فرشی که در ساختار آن پرز به کار رفته باشد[۴۸]، از طرف دیگر شواهد باستان‌شناسی اخیر نشان می‌دهد که فرش پازیریک[۴۹] ممکن است منشأ ایرانی نداشته باشد بلکه بافت آسیای مرکزی یا سیبری باشد.[۵۰]
هرچند، گاه‌شمار وقایع تاریخی در مورد فرش آناتولی از قرن نهم تا دوازدهم ه.ق (۱۵-۱۸م) و مقایسه آنها، بیشتر بر مبنای انعکاس آنان در نقاشی‌های اروپایی است[۵۱]، ولی همین روش‌ها در تعیین تاریخ فرش‌هایی که بافت آنها به ایران نسبت داده می‌شود، نمی‌تواند کاربرد داشته باشد.[۵۲] فرش‌های ایرانی مربوط به «هرات» یا گروه ایرانی - هندی قرن یازدهم ه.ق (۱۷م)، معمولا در نقاشی‌های همان دوران ون دایک روبنس، ورمیر[۵۳] و سایر نقاشان اروپایی دیده می‌شود. اما برای دوره پیش از آن، اهل فن جهت تعیین تاریخ به طور متعارف، خود را به مقایسه سبکی با نقش‌های تزئینی ساختمانهای جلد کتاب و تذهیب دست نوشته‌ها و نقاشی‌های کف‌پوش‌ها و منسوجات در نقاشی‌های مینیاتور متکی کرده‌اند.[۵۴] در میان شواهد بصری اولیه در مورد فرش ایران، کف‌پوش‌های منعکس در نقاشی‌های مینیاتور دوران تیموری است که در آنها غالب طرح‌های متن، نقش‌های کوچک تکراری مربع، شش ضلعی، هشت ضلعی، دایره و خط‌های متقاطع است و حاشیه‌ها اغلب شامل نقش‌های تکراری و یکنواخت «شبه كوفی» است.[۵۵] متأسفانه این نقاشی‌ها شیوه بافت فرش را نشان نمی‌دهد، و معلوم نیست که آیا این فرش‌ها پرزدارند یا بافت تخت می‌باشند و حتی در مواردی امکان دارد این بافته‌ها، نمد باشند. بعلاوه وجود فرش‌های آناتولی، اسپانیایی و مملوک، همین‌طور فرش‌هایی که در نقاشی‌های همعصر اروپایی ترسیم شده، گواه بر آن است که در آن زمان سبک نقاشی هشت ضلعی در تمام دنیا مرسوم و متداول بوده است.[۵۶] کف‌پوش‌های اغلب مکان‌ها در نقاشی‌ها که در طرح شباهت زیادی به نقاشی‌های دوره تیموری دارد، معمولا زیلو می‌باشد که بافته‌ای است کلفت نخی با ساختار دولاکاری پارچه مانند.[۵۷] تاریخ منعکس شده روی قطعه زیلویی با عنوان «وقف» که در مسجد جمعه (جامع) میبد نزدیک یزد به دست آمده، ۸۰۸ه.ق (۱۴۰۵م) را نشان می‌دهد[۵۸]، که اگر تاریخ آن درست باشد، این قطعه بافت دوره تیموری یا ترکمن می‌باشد و این قدیمی‌ترین فرشی است که می‌توان با قاطعیت بافت آن را به دستگاه‌های ایرانی نسبت داد.

در حال حاضر تنها پنج مورد فرش پرزدار چاپ شده وجود دارد که بر مبنای نوشته و تاریخ روی این فرش‌ها، می‌توان به مناطق تحت نفوذ صفوی نسبت داد. دو فرش اردبیل به تاریخ ۹۴۲ه.ق (۳۶-۱۵۳۵م)، فرش شکارگاه میلان به تاریخ ۹۲۹ه.ق (۲۳-۱۵۲۲م) یا ۹۴۹ه.ق (۴۳-۱۵۴۲م)، یک قطعه که طرح متن آن دارای ترنج‌های متعدد بوده و در سارایوو موجود است که تاریخ بافت آن ۱۰۶۶ه.ق (۵۶-۱۶۵۵م) می باشد و فرش ابریشمی به صورت طرح جهت‌دار با سروهای متعدد و گیاهان در حال شکوفه قم به تاریخ ۱۰۸۲ه.ق (۱۶۶۲م) که در هر دو مورد اخير، طرح متن آنها و نقش‌مایه‌های چیره بر متن، گردان است. قالی اردبیل (۱۵۳۹-۱۵۴۰)، موزه هنر لس‌آنجلس.

در حال حاضر تنها پنج مورد فرش پرزدار چاپ شده وجود دارد که بر مبنای نوشته و تاریخ روی این فرش‌ها، می‌توان به مناطق تحت نفوذ صفوی نسبت داد.[۵۹] دو فرش اردبیل به تاریخ ۹۴۲ه.ق (۳۶-۱۵۳۵م)، فرش شکارگاه میلان به تاریخ ۹۲۹ه.ق (۲۳-۱۵۲۲م) یا ۹۴۹ه.ق (۴۳-۱۵۴۲م)، یک قطعه که طرح متن آن دارای ترنج‌های متعدد بوده و در سارایوو موجود است که تاریخ بافت آن ۱۰۶۶ه.ق (۵۶-۱۶۵۵م) می باشد[۶۰] و فرش ابریشمی به صورت طرح جهت‌دار با سروهای متعدد و گیاهان در حال شکوفه قم به تاریخ ۱۰۸۲ه.ق (۱۶۶۲م)[۶۱] که در هر دو مورد اخير، طرح متن آنها و نقش‌مایه‌های چیره بر متن، گردان است و همین امر، این دو تخته فرش را به طور قابل ملاحظه‌ای از طرح‌های تکراری با نقش‌های کوچک هندسی که اهل فن به طور معمول به فرش های تیموری نسبت می‌دهند، ممتاز می‌دارد، هرچند، اکنون معلوم شده که نقش‌های ویژه دوران صفوی، در کفپوش‌های نقاشی‌های دوران تیموری هم دیده می‌شود[۶۲]، جالب توجه اینکه بیشتر کف‌پوش‌های منقوش در نقاشی‌های مینیاتور مربوط به دوران صفوی، دارای طرح‌های مرکزی و نقش مایه‌های گردان می‌باشند، اما هیچ یک از آن نقوش، دقیقا مطابق نقوش فرش‌های موجود که بافت آنها را به دوران صفوی منسوب می‌دارند، نمی‌باشد.
فرش‌های نسبت داده شده به این دوران مشخصا از انواع و اقسام نقش‌مایه‌های گلدار و گل بوته و شاخ و برگ شیوانده انباشته شده است و بسیاری از آنها را می‌شود به عنوان نقش‌های تقلیدی از چین طبقه بندی کرد؛ از جمله این نقشه‌مایه‌ها، نیلوفر آبی، برگ نیلوفر، برگ‌های اسلیمی به صورت دو برگ از هم باز شده، تاک‌های پیچان، گل ها و شکوفه ها و همین طور حيوانات واقعی و خیالی، قطعه‌های ابرو گره‌های ابر، پیکره‌های انسان و حیوانات و گاهی هم نوشته‌هایی از ادبیات فارسی می‌باشد. علی رغم دامنه وسیع نقش‌های تزئینی به کار گرفته شده، این فرش‌ها به طور معمول در جهت محور عمودی با تقریب زیاد متقارن‌اند و گاهی هم در جهت محور افقی این‌گونه‌اند. اصطلاحاتی که برای شناسایی گروه فرش‌های صفوی به کار گرفته شده، مانند پلونیز، سانکوسزکو، هرات و غیره، در دوران‌های اولیه بررسی این فرش‌ها ابداع شده و امروزه، یعنی حدود یک قرن بعد از آن تاریخ به صورت عنوان‌های مناسب بر روی آنها باقی مانده است، زیرا تاکنون طبقه بندی رضایت بخشی بر مبنای محل بافت آنها، ارائه نشده است.[۶۳] معمولا تصور بر آن است که نقوش فرش‌های دوران صفوی به وسیله پیشه‌وران هنرمند دربار آن زمان به وجود آمده باشند که در عین حال مسئول طراحی‌های هنری روی جلد کتاب‌ها و نقاشی‌های تزئینی ساختمانی بوده‌اند. معذلک بایستی با چنین فرضیاتی با احتیاط برخورد شود، بخصوص این‌که نحوه تکامل خود نقاشی مینیاتور، هنوز کاملا روشن نیست؛ قبلا تصور می‌شد که نقاشی‌های مینیاتور، زیر نظر دربار و در کارگاه‌های شاهی انجام می‌گرفته، ولی به تشکیلات دیگری نسبت داده می‌شده است[۶۴]، وانگهی در حال حاضر هیچ فرشی موجود نیست که شهرت داشته باشد، بافت آن را بخصوص برای دربار صفوی سفارش داده باشند، هرچند از همان عصر شواهدی به صورت مکتوب وجود دارد که انواع مختلف فرش‌های ایلی، روستایی و شهری، شامل فرش‌هایی که جهت داد و ستد و هم برحسب سفارش، در مناطق مختلف، آنچنان که امروزه انجام می‌گیرد، بافته می‌شده است[۶۵] و سرانجام این گفته که «بدون تردید، دوران طلایی مکتب کلاسیک فرش‌بافی، نیمه اول قرن شانزدهم میلادی بوده است»[۶۶]، تاکنون به اثبات نرسیده است. در حال حاضر، تنها سه تخته فرش تاریخ‌دار (در فوق بدانها اشاره شد) این گفته را تقویت می‌نماید. بنابراین ترتیب زمانی و طبقه‌بندی فرش‌های صفوی نیاز به بررسی مجدد و دقیق دارد. بررسی‌های اخیر تأکید بیشتری بر جنبه ساختاری و همین‌طور صور گوناگون طرح و نقشه‌هایی که به مناطق مختلف نسبت داده شده، دارد.[۶۷] توجه بیشتر به منابع اولیه، شاید بتواند شناخت روشن‌تری از زمینه تاریخی بافت فرش در اختیار بگذارد.
از آنجایی که تاکنون چند تخته فرش تاریخ‌دار به طور قطع و یقین مربوط به قرن‌های ۱۲ تا ۱۸ شناخته شده است که تنها کلی‌ترین فرضیه‌ها درباره طرح و نقشه آنها امکان‌پذیر است. بررسی‌های مقدماتی نشان می‌دهد که بافت طرح‌ها و نقشه‌های صفوی در دوران‌های بعدی هم انجام می‌گرفته، هرچند که جریان آن کندتر گردیده است. نقش‌مایه‌های جدیدی مانند «بوته» در قرن‌های بعد عرضه شده است.[۶۸]
حجم اشياء و منابع مستند مربوط به تولید فرش و تجارت آن در قرن ۱۹م، ملاحظات کلی چندی را درباره طرح و نقشه‌های دوران قاجار[۶۹] ، در اختیار می‌گذارد. نخست اینکه استفاده از طرح‌ها و نقشه‌ها و نقش‌مایه‌هایی که از دوران صفوی و دوره‌های بعد از آن شناخته شده بودند تا به امروز ادامه می‌یابد؛ علاوه بر آن، نقش‌های کوچک تکراری چون هراتی، میناخانی و بوته در گنجینه طرح‌ها و نقش‌ها با تفاوت‌های محلی مشخص، جا می‌افتد. از جهتی هم برای آن که به شیوه روز عمل شود و به طور کلی با در نظر گرفتن نسبی برداشت‌های ذهنی اروپاییان درباره هنر ایران[۷۰]، موضوعات تصویری غربی نیز در فرش ایران به کار گرفته می‌شود. چون اهمیت اقتصادی بازار صادراتی در اواخر قرن ۱۳ه.ق (۱۹م) و اوایل قرن ۱۴ه.ق (۲۰م) افزایش می یابد و همین باعث تغییرات گسترده‌ای در قطع و اندازه و رنگ و طرح و نقشه‌های سنتی می‌شود و طرح‌ها و نقش‌هایی چون هراتی، میناخانی و بوته عرضه می شود تا خواسته‌های مصرف‌کنندگان غربی را برآورده نماید[۷۱] و نهایتا از همین دوره است که تعداد قابل ملاحظه‌ای فرش‌های مشهور به عشایری و ایلاتی بافته می‌شود که معمولا طرح و نقشه هندسی دارند و از ظرافت کمتری برخوردار می‌باشند.[۷۲] با وجود تضاد آشكار طرح‌ها و نقشه‌هایی که در این نوشته توصیف شده تشابهات بين بعضی از نقش‌های تزئینی بخصوص نقش گل در فرش‌های ترکمن و نقش مایه‌ها در کفپوش‌های نقاشی‌های مینیاتور دوران تیموری، نشانگر آن است که دست کم بعضی از طرح‌ها و نقشه‌های فرش‌های ایلاتی از گنجینه و مجموعه طرح و نقشه‌های قبل از دوران صفوی باقی مانده است.[۷۳]
از زمان قاجار تغییرات و تعدیلات طرح‌ها و نقشه‌های فرش‌های ایرانی ادامه یافته تا با نیاز و درخواست بازارهای بین‌المللی تطبیق داده شود، نمونه آن بافت فرش‌های معروف «کرمان باب بازار امریکا»است.[۷۴] چون طرح و نقش‌مایه‌های سنتی ایرانی به طور فزاینده‌ای در مراکز خارج از ایران کپی‌برداری می‌شود، در حال حاضر می‌توان طرح و نقشه را بیشتر هدف بازارهای معین نظر گرفت، تا نشان‌دهنده خاستگاه و محل اصلی ایجاد آنها.

پانویس

  1. Annette Ittic
  2. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره طرح و نقشه فرش به "فصل سوم: فرش‌های پرزدار با گره؛ ساختار و فنون" و "فصل پنجم: فرش‌های بدون پرز یا تخت‌بافت؛ ساختار و فنون بافت" مراجعه شود.]
  3. برای تفصیل اصطلاحات عامیانه به ورزی صفحات ۹۹-۲۸۹ مراجعه شود.
  4. آزادی ۱۹۷۸، یادداشت شماره ۴۰؛ ادواردز، شکل‌های ۵۷–۱۵۶؛ كانز رودین (E. Gans Ruedin) صفحات ۴۷۴ و ۴۷۷ و ۴۸۱.
  5. آزادی ۱۹۷۸، شماره ۳۹، كانز رودین، صفحه ۴۵۲.
  6. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره فرش اردبیل به "فصل نهم: فرش‌های دوران صفویه" مراجعه شود.]
  7. بیتی، ۱۹۷۶، صفحات ۵۸-۴۰ و یادداشت‌های شماره ۳۷-۳۳؛ [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره فرش صفوی به "فصل نهم: فرش‌های دوران صفویه" مراجعه شود.]
  8. آزادی، ۱۹۷۸، یادداشت شماره ۳۷؛ ادواردز، تصویر ۲۱۸.
  9. برای مثال، بیتی، ۱۹۷۶، صفحه ۴۳ و یادداشت شماره ۷.
  10. اسلیمی دهن اژدری
  11. بررسی هنر ایران، شکل‌های ۷۷۵ و ۷۶۰ و ۷۶۲ و ۷۸۵ و ۷۸۷ مراجعه شود.
  12. ادواردز، شکل‌های ۲۲-۲۱؛ ورزی، صفحات ۶۴-۲۶۳.
  13. بررسی هنر ایران، شکل‌های ۸۰-۷۴.
  14. در ایران به نام گل انار و نام‌های دیگری هم نامیده می‌شود.
  15. بررسی هنر ایران، شکل ۷۸۳a-d.
  16. بررسی هنر ایران، شکل ۷۸۴a-d.
  17. در ایران مشهور به اسلیمی ماری است.
  18. بررسی هنر ایران، شکل ۷۹۱a-n ،۷۸۹a-o.
  19. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره هراتی به "فصل نهم: فرش‌های دوران صفویه" مراجعه شود.]
  20. ادواردز، شکل‌های ۱۹-۱۷.
  21. منشا نام نامعلوم است. احتمالا از سفارش دهنده اولیه، رئیس ایل و غیره، گرفته شده است.
  22. ادواردز، صفحات ۴۳-۴۲ تصویر ۲۵.
  23. دیماند و می‌لی، صفحه ۶۳ شکل ۸۹ F/O؛ کانز رودین، صفحه ۵۳۴.
  24. نوشاخه مواج یا شاخه تاک شکل ۱۰a
  25. برای اصطلاح مربوطه مراجعه شود به بیتی، ۱۹۷۶، صفحات ۲۰ و ۳۲.
  26. ادواردز، صفحه ۴۹، تصویر ۳۳.
  27. ورزی، شکل ۱۴.
  28. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره شاه‌عباسی به "فصل نهم: فرش‌های دوران صفویه" مراجعه شود.]؛ آزادی ۱۹۷۸، صفحه ۱۹؛ ادواردز، صفحه ۴۳.
  29. ادواردز، صفحات ۳۶ و ۳۳۶ و تصویر شماره ۴، ۲۱۳؛ سیروس پرهام، تصویرهای ۶، ۷a-s.
  30. هاوسگو، ۱۹۷۸، تصویر ۱۸۹ ادواردز، تصویر ۳۶۴؛ بختیاری، فصل ۳ قالی و قالیچه، صفحه ۵۶۲.
  31. ادواردز، تصاویر ۴۲، ۶۸، ۶۹.
  32. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره شاه‌عباسی به "فصل نهم: فصل یازدهم: فرش‌های دوران قاجاریه" مراجعه شود.]
  33. ادواردز، صفحه ۲۰۶؛ پرهام، بدون صفحه.
  34. ادواردز، صفحه ۱۲۵.
  35. برای نمونه مراجعه شود به وزارت امور خارجه انگلستان ۱۱/۲۱/۱۳، ۱۰۷۲ و ۲۴۸.
  36. اتیک، ۱۹۸۵، یادداشت ۵.
  37. پرهام بدون صفحه؛ ادواردز، صفحه ۲۰۷.
  38. پرهام بدون صفحه؛ ادواردز، صفحه ۲۰۷.
  39. ادواردز، صفحه ۳۰۸، ۳۳۷.
  40. Easter Rug And Trading Company
  41. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره موسسه فرش ایران به "پتاگ؛ نگاهی بر شرکت فرش ایران در تبریز" در تارنمای طره مراجعه شود.] Persische Teppich Gesellschaft AG
  42. پتاک، وزارت امور خارجه انگلستان ۹/۸/۱۳ ، ۲۴۸/۱۰۷۲.
  43. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره فرش پرزدار به "فصل ششم: فرش‌های پیش از اسلام" و "فصل سیزدهم: سال‌های اولیه انقلاب اسلامی" مراجعه شود.]
  44. به سرجنت (sergeant) مراجعه شود.
  45. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره بهارکسری به "بهار کسری" در دانشنامه جهان اسلام مراجعه شود.]
  46. به فرش طاقدیس هم اشاره شده است.
  47. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر فرش پازیریک و بهارستان به "فصل ششم: فرش‌های پیش از اسلام" مراجعه شود.]
  48. ادواردز، صفحه ۲.
  49. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره فرش پازیریک به "فرش پازیریک" در دانشنامه جهان اسلام مراجعه شود.]
  50. قوامی (kawami)، صفحات ۱۷-۱۶ و یادداشت‌های ۶۶-۶۴.
  51. میلز (Mills)، صفحات ۳۳-۱۰.
  52. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر به "فصل اول: بررسی مقدماتی فرش ایران" مراجعه شود.]
  53. Vermeer
  54. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره نقاشی‌های مینیاتور به "فصل هفتم: فرش‌های ایران اسلامی تا مغول‌ها" و "فصل هشتم: فرش‌های دوران ایلخانیان و تیموریان" مراجعه شود.]
  55. بریگز (Briggs) ۱۹۴۰؛ [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره نقد روش بریگز به "فصل هشتم: فرش‌های دوران ایلخانیان و تیموریان" مراجعه شود.]
  56. کینگ (King)، صفحات ۱۴۲۱ و تصاویر ۱۲-۷، ۱۶-۱۴، ۲۵-۲۲؛ میلز، صفحات ۲۶-۱۰، تصاویر ۳ و ۷-۵ و ۱۱-۱۲.
  57. ولف (wulf)، پیشه‌ها، صفحات ۱۱-۲۱۰؛ بیتی، ۱۹۸۱، صفحه ۱۷۱، [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر به "فصل پنجم: فرش‌های بدون پرز یا تخت‌بافت؛ ساختار و فنون بافت" مراجعه شود.]
  58. افشار، تصاویر ۴۵-۴۴.
  59. اتیک، ۱۹۸۴، شماره ۲۶.
  60. بررسی هنر ایران، تصویر ۱۲۳۸.
  61. بررسی هنر ایران، تصویر ۱۲۵۸B
  62. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره نقاشی‌های دوران تیموری به "فصل هشتم: فرش‌های دوران ایلخانیان و تیموریان" مراجعه شود.]
  63. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر درباره فرش‌های صفوی به "فصل نهم: فرش‌های دوران صفویه" مراجعه شود.]
  64. برای نمونه، مراجعه شود به سیمپسون (Simpson)، صفحه ۹۷.
  65. کیوانی، صفحه ۲۳۷؛ شاردن، جلد هفتم، صفحات ۳۴-۳۲۹؛ مانز (Du Mans)، صفحه ۱۸۷؛ مانکوفسکی (Mankowski)، صفحه ۲۴۳۳؛ ته ونت (The venat)، صفحه ۷۷.
  66. بد و کنل (Bode and Kuhnel)، صفحه ۸۷.
  67. بیتی ۱۹۷۶، مکرر.
  68. هاوسگو (Housego)، ۱۹۸۶، صفحات ۴۰-۵۱، تصاویر ۳ و ۱۹ به [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر بوته به "فصل دهم: فرش‌های دوران افشاریه و زندیه" مراجعه شود.]
  69. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر به "فصل نهم: فصل یازدهم: فرش‌های دوران قاجاریه" مراجعه شود.]
  70. هنر در ایران، جلد دهم، هنر این صفحه ۶۳۱.
  71. [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتردرباره مصرف‌کنندگان غربی به "فصل نهم: فصل یازدهم: فرش‌های دوران قاجاریه" مراجعه شود.]
  72. هاوسگو، ۱۹۷۸، مکرر.
  73. دنی (Denny)، صفحات ۳۴-۳۳۱؛ پینر و فرانسیس (Pinner and Franses)، صفحه ۸۸ [ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر به "فصل هشتم: فرش‌های دوران ایلخانیان و تیموریان" مراجعه شود.]
  74. ادواردز، صفحات ۹-۲۰۷؛ "[ویکی‌فرش: برای اطلاعات بیشتر به فصل دهم: فرش‌های دوران پهلوی" مراجعه شود.] .

منابع

یارشاطر، احسان. ۱۳۸۴. ت‍اری‍خ‌ و ه‍ن‍ر ف‍رش‌ب‍اف‍ی‌ در ای‍ران‌ (ب‍ر اس‍اس‌ دای‍ره‌ال‍م‍ع‍ارف‌ ای‍ران‍ی‍ک‍ا). تهران: ن‍ی‍ل‍وف‍ر.