تاریخ فرش ایران/فرشهای پرزدار با گره؛ ساختار و فنون
![1000px-Icon Writer.svg.png](/images/thumb/b/bf/1000px-Icon_Writer.svg.png/30px-1000px-Icon_Writer.svg.png)
فنون تولید فرش شامل مراحل بافت، گرهزنی و کارهای پایانی است. ساختار، روابط پیچیدهای است بین عناصر فرش بافته شده. یکی از مسائل بسیار مهم پژوهش در مورد فرش، عدم وجود اصطلاحات یکدست در بیان فنون، ساختارها و طرحهای خاص میباشد. اصطلاحات گوناگونی در نوشتههای اهل فن به کار رفته که در اینجا، از آنها به صورت یکدست شده، استفاده گردیده است.[۲]
فصل سوم: فرشهای پرزدار با گره؛ ساختار و فنون
فنون تولید فرش شامل مراحل بافت، گرهزنی و کارهای پایانی است. ساختار، روابط پیچیدهای است بین عناصر فرش بافته شده. یکی از مسائل بسیار مهم پژوهش در مورد فرش، عدم وجود اصطلاحات یکدست در بیان فنون، ساختارها و طرحهای خاص میباشد. اصطلاحات گوناگونی در نوشتههای اهل فن به کار رفته که در اینجا، از آنها به صورت یکدست شده، استفاده گردیده است.[۳]
فن بافت
![](/images/thumb/6/6e/Asymmetrical_knot-WikiRug.jpg/300px-Asymmetrical_knot-WikiRug.jpg)
فرش چه بدون پرز بافته شود[۴] چه به صورت پرزدار آن، اجزای تشکیل دهنده آن عبارتند از «تار»[۵] که از چوب زیر دار تا چوب سر دار دوانده میشود، و «پود»[۶] که از یک کنار فرش تا کنار دیگر آن به تناوب از زیر و روی تارها عبور و امتداد مییابد، و بدین ترتیب این دو درهم تنیده میشوند تا شالوده یا ساختار فرش به وجود آید. هر بار گذراندن پود از لابه لای تارها را پودگذاری[۷] مینامند. در فرش پرزدار، مکمل نخهای پود، گره[۸] را دور تارها و بین پودهای ساختار میپیچند و گره میزنند و بعد آن را میبرند، انتهای بریده شده از سطح فرش بیرون آمده، تشکیل پرز را داده و طرح و نقش فرش را به وجود میآورد. گره معمولا به یک جفت تار بسته میشود. دو نوع گره اساسی در فرشهای ایرانی مشاهده میشود، یکی متقارن و دیگری غیر متقارن که ممکن است، این گرهها به طرف راست باز شود، یا به طور معمولتر به سمت چپ باز میشود. در نوشتههای قدیمی در مورد فرش، متقارن را معمولا گره ترکی[۹] مینامیدند؛ در میان ایرانیان اهل حرفه این گونه فن بافت فرش، معمولا مشهور به ترکیباف است و اصطلاح مقابل آن برای غیرمتقارن، گره فارسی، سنه و یا فارسیباف میباشد. این اصطلاحات قدیمی ایجاد مشکل میکرد، چون هر دو نوع گره در تمام مناطق خاورمیانه و خاور نزدیک بدون توجه به محدودههای جغرافیای سیاسی یا وابستگی زبانی و قومی بافندگان به کار میرفت. گرههایی که به بیش از دو تار (در هر دو نوع) زده میشود؛ اصطلاحا در محاوره بدان «جفتی بافی» اطلاق می شود. هر چند که روش جفتی بافی زمان و مواد کمتری از روش گره روی دو تار می برد و همین سبب کاهش قیمت بافته میگردد ولی حاصل آن به کاهش تراکم گره منجر میشود در نتیجه جزئیات نقشه در فرش کمتر نمود پیدا مینماید و نیز سبب کاهش مرغوبیت فرش میگردد.
![](/images/thumb/6/66/Symmetrical_knot-WikiRug.jpg/300px-Symmetrical_knot-WikiRug.jpg)
به رغم به کارگیری سیستم متریک به طور رسمی در ایران از سال ۱۳۱۴ه.ش (۱۹۳۵م)، هنوز نظام قدیمی اندازه گیری فرش در ایران به کار میرود که این اندازهها از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت است. اندازه و معیار طول، ذرع است که به ۱۶ قسمت تقسیم میشود و هر کدام یک گره نامیده میشود، در مناطق مختلف ایران طول ذرع از ۱۰۰ تا ۱۱۱/۲۵ سانتیمتر، متغیر میباشد. تراکم گره با «رج» مشخص میشود که تعداد گره در یک ردیف طولی معین است (از ۶/۲۵ تا ۶/۹۵ سانتیمتر) و در کشورهای غربی نحوه تعیین تراکم متفاوت از ایران است و تراکم کره را در تعداد آن در دسی متر مربع با اینچ مربع تعیین مینمایند.
دستگاه[۱۰]، چهار چوبی است که بر آن فرش را میبافند. تارها بین دو تیر (نورد یاسر دار و زیر دار) به صورت موازی کشیده میشود، که ممکن است این دو تیر ثابت یا متحرک باشند. موقعی که تیرها ثابت باشند، طول فرش محدود به فاصله این دو تیر میگردد. اما در تیرهای متحرک، قسمت بافته شده فرش را میتوان دور تیر پایین پیچید. بنابراین اندازه فرش، میتواند بلندتر از فاصله بین دو تیر دستگاه باشد. برای تسهیل کار پیشرفت بافت، معمولا تارها یک در میان از هم جدا و پایین و بالا مینمایند تا نخ پود به راحتی از لابه لای آنها بگذرد، و این عمل به تناوب به وسیله یک چوب مستقیم به نام هاف[۱۱] انجام میگیرد و آن را در میان تارها طوری فرو مینمایند که آنها را به دو گروه یک در میان جدا نماید. در ادامه تارها را به وسیله حلقههایی از نخ به چوب کوجی[۱۲] متصل مینمایند که به آنها «مهار کننده» تارها میگویند. چوب کوجی که به اندازه عرض دستگاه میباشد، در انتهای دو طرف آن به تیرهای عمودی دستگاه محکم یا جاسازی شده است. در حین بافت، چوب هاف، اول در جهت لبههای خود چرخانیده میشود تا تارها به صورت یک در میان بالا و پایین از هم جدا شوند و پود از میان فضای حاصله آنها بگذرد[۱۳]. برای گذر بعدی، تارها بایستی عکس شوند. هاف به حالت اول برگشت داده میشود و فاصله از میان میرود؛ هاف دستکاری میشود تا گروه تارها در جهت عکس اولی از هم فاصله بگیرند، پود دوم[۱۴] گذرانده میشود و کار ادامه مییابد.
در ایران دار ممکن است افقی و یا عمودی باشد. در دار افقی معمولا دو انتهای چوبی آن را با چند میخ چوبی یا آهنی به زمین میخ مینمایند و گاهی کنارههای تارها هم محکم میشود تا از جمع شدن تارها در وسط جلوگیری گردد. این نوع دار را میتوان سریع بر پا و پیاده کرد و به راحتی حمل نمود و به همین جهت مناسب برای ایلات میباشد. دار عمودی (و یا دیواری) بیشترین کاربرد را دارد و داری است که تیرهای بالایی و پایینی آن (سر دار و زیر دار) یا به وسیله دو تیر عمودی متصل و محکم میشود و یا در سوراخهایی که در دیوارهای کناری کارگاه ایجاد مینمایند، جای میگیرد.
جریان کامل بافت، شامل مراحل چندگانهای است که هر یک نیازمند مهارت خاصی میباشد. در دستگاههایی که به صورت کارگاهی اداره میشوند، سلسله مراتبی از متخصصین سطوح مختلف پیشه وران به طور قراردادی در ارتباط با کارفرما یا صاحب دستگاهها میباشند. معمولا بافندگانی که در کارگاهها زیر نظر سرپرست کار مینمایند، دستمزد خود را بر حسب ساعتهای کارکرد و واحدهای بافته شده فرش دریافت میدارند. بافندگان روستایی معمولا برای تهیه مقدمات کار، پیش دریافتی به نسبت کل قیمت فرش در یافت مینمایند.[۱۵] اولین مرحله بافت فرش دواندن چله بر دستگاه دار سالمی است که ممکن است به وسیله چله دوان[۱۶] حرفهای انجام گیرد و یا به وسیله خود بافندگان دوانده شود. موقعی که تراکم بخصوصی از گرهزنی مورد نظر باشد، تیرهای بالایی و پایینی به اندازه گرهها تقسیم میشود تا از یکنواختی و در جای خود قرار گرفتن چلهها و تعداد آنها در هر واحد معین در سراسر دستگاه اطمینان حاصل شود. پس از آماده کردن تارها، چندلایی نخ پود از لابه لای تارها گذرانده میشود تا باریکهای از بافت ساده حفاظتی (گلیم یا گلیم بافی) به وجود آید. گلولههای (کوروک) نخ پشمی (خامه) در رنگهای مورد نیاز بافت پرز فرش از تیرهای بالایی دار آویزان میشود. آنگاه اولین ردیف گرهها به تارها، در عرض فرش زده میشود که چند ردیف اول سادهبافی است. در بعضی از مناطق چاقویی که نوک آن قلاب دارد، برای گره زدن به کار میرود. پس از هر ردیف گرهزنی یک یا چند نخ پود کلفت و نازک از لابه لای تارها میگذرانند تا گرهها را در جای خود نگه دارد ردیفهای متوالی بعدی گره و پود به وسیله شانه (دفئین، کرکیه، دفتی، دفه، دستک) کوبیده و محکم میشود. در کارگاههای بزرگ یک سر بافنده (استادکار) که ممکن است صاحب دار هم باشد به کمک یک یا چند شاگردکار بافت را انجام میدهند.
کنارههای فرش
کنارههای فرش موازی با تارها را، میتوان به صورت پیچیدن پود روی یک جفت نخ تار انجام دادو یا با پیچیدن نخ پشمی به دور دو یا چند تار، (که قبلا برای همین منظور از دو طرف تارها به حال خود رها شدهاند) به صورت مدور به انجام رساند که ایجاد کناره پیچ مینماید. نخهایی که برای کنارهدوزی یا کنارهپیچی به کار میرود، ممکن است نخ پشمی یا الیاف دیگر باشد.
انتهای بالای فرش (مانند پایین بافته) که لبههای آن موازی با پودها می باشند، معمولا با بافت ساده انجام میشود، ممکن است ریشههایی که ادامه تارهای فرش میباشد، به صورت تارهای ساده رها شود و یا این ریشهها را به صورت گیسباف، گره خورده، به صورت شبکهای (توری) و یا دیگر شکلهای تزئینی در آورد.
بیشتر فرشها، عمدتا آنهایی که منشأ روستایی با ایلی دارند با طرحها و نقشههای ذهنی و سنتی، بدون آنکه نقشهای الگوی کار قرار گیرد، بافته میشوند و یا از یک نقشه طراحی شده پیروی مینمایند که در آن طرح فرش روی کاغذ شطرنجی کشیده شده است. هر مربع کوچک (خانه) نقشه ترسیمی یک گره را نشان میدهد.[۱۷] گاهی هم الگوی بافته شدهای مورد استفاده بافنده قرار میگیرد یعنی قسمت یا قسمتهایی از متن و حاشیه توسط استاد بافندهای به عنوان الگو بافته میشود و بافندگان دیگر، آن را ملاک کار خود قرار میدهند[۱۸] و این نوع نقشهها را «واگیره» مینامند که گاهی این گونه نقشهها تکراری است و واگیره در طی بافت فرش چندبار تکرار میشود.
هرچند روگیری اولیه (چیدن پرزهای اضافی) در جریان بافت انجام میشود، ولی سرراست و پرداخت نهایی توسط شخص حرفهای (پرداخت کننده مجرب) انجام میگیرد. برای کوتاه کردن پرز از قیچی یا کاردک استفاده می شود. پس از اتمام فرش، آن را از دار پایین آورده و شستوشو میشود. علاوه بر پاککنندهها، میتوان مواد شیمیایی متنوعی در حین شستن به آب اضافه کرد تا رنگ را بر حسب درخواست و تقاضای بازار تغییر دهد.[۱۹]
ساختار فرش (استخوانبندی، شالوده، اساس، بنیاد، اسکلت یا تار و پود فرش)
همراه با ساختار فرش بایستی جنبههای سبکی و نوشتههای مستند و منابع آرشیوی و تاریخی را در طبقه بندی فرش ایران به حساب آورد. نوع، نحوه رشتن، لا و قطر الياف؛ تعداد نخ پود، سفتی و شلی پود، نحوه قرار گرفتن آن در فرش، نوع کره و تراکم گره، همه عواملی میباشند که در ساختار فرش نقش دارند. برای مثال میتوان با کشیدگی و شلی پود، ساختار مختلفی در فرش به وجود آورد. چون درجه شلی و سفتی پود، حد هر دو برجستگی گره و جابجایی تارهای یک در میان را تعیین مینماید. اگر هیچ یک از پودها سفت کشیده نشود، تارها در یک سطح قرار میگیرند، و هر دو قسمت پیچیده شده گره، دور جفت تار از پشت فرش دیده میشوند. اگر تارها نزدیک هم قرار بگیرند و کشش یک پود بیشتر از پود دیگر باشد، تارها در یک سطح قرار نمیگیرند و یک در میان جابه جا میشوند و همین باعث ایجاد دو سطح مختلف در تارها مینماید، و در پشت فرش یکی از دو برجستگی گره (دور تار پیچیده شده)، به نسبتی پنهان میشود. در ساختار اول که تارها معمولا در یک سطح میباشند، بافت مسطح (تخت) است و در مورد دوم تورفته و آن را بر حسب کشیدگی کم یا زیاد، نیم لول و لول) مینامند.
ساختارهای بافت فرش در ایران بسیار متنوع میباشد و به طور کلی هر یک از آنها مربوط به گروه و منطقه بافتی خاصی است. یکی از این ساختارها، سبک متمایزی است که در کتابها به آن اشاره شده و در اصل مربوط به طرحهای مختلفی است، که در آن نگاره گلدان شاخصیت بیشتری دارد و به همین جهت است که اغلب آن را سبک «گلدانی» مینامند. این سبک شامل نوع خاصی از بافت سه پوده میباشد، با گرههای نامتقارنی که به سمت چپ باز میشود و در بعضی از فرشهایی که به دوران صفویه نسبت میدهند، دیده میشود.[۲۰] امروزه فرشهای سه پرده را در مناطق کرمان و بیجار میبافند، اما به دلیل اختلاف در سایر اجزای بافتشان، نتایج ساختاری متفاوتی حاصل میشود.[۲۱]
پانویس
- ↑ Annette Ittic
- ↑ برای جزئیات اصطلاحات محاورهای بهورزی، صفحات ۹۹-۲۸۹ مراجعه شود.
- ↑ برای جزئیات اصطلاحات محاورهای بهورزی، صفحات ۹۹-۲۸۹ مراجعه شود.
- ↑ [ویکیفرش: برای اطلاعات بیشتر به "فصل پنجم: فرشهای بدون پرز یا تختبافت؛ ساختار و فنون بافت" مراجعه شود.]
- ↑ تان - تون - چله
- ↑ پوت
- ↑ پوددهی
- ↑ خفت، غند
- ↑ گیوردس يا قيوردس
- ↑ دار
- ↑ پشت گولا، پشت کوجی بچه گورد
- ↑ شمشه، ورد، گولا، گورد، گورت
- ↑ پود زیر يا كلفت
- ↑ پود رو یا نازک
- ↑ بونین (Bonine)، صفحات ۶۸-۱۶۷؛ کاستلو (Costello)، صفحات ۲۶-۱۲۵؛ اهلرز (Ehlers)، صفحات ۲۹۱-۹۲؛ انگلیس، صفحات ۹۴-۹۲ و شکل ۸۵ ضمیمه B؛ گلیدو (Gleadowe) و نیوکامن (Newcomen)، صفحات ۹۴-۹۳؛ اتیک (ittig)، ۱۹۸۵، صفحات ۲۱-۱۱۸ و شکلهای ۱و ۵ و ۸ پرهام بدون صفحه.
- ↑ چله کش
- ↑ [ویکیفرش: برای اطلاعات بیشتر به "فصل چهارم: فرشهای پرزدار با گره؛ طرح، نقش، نقشمایه و واگیره" مراجعه شود.]
- ↑ [ویکیفرش: برای اطلاعات بیشتر به "فصل چهارم: فرشهای پرزدار با گره؛ طرح، نقش، نقشمایه و واگیره" مراجعه شود.]
- ↑ ادواردز (Edwards)، صفحات ۳۰، ۱۴۰، ۱۴۱ و یادداشت ۲ و ۱۴۲.
- ↑ بيتى (Beattie)، صفحه ۱۵-۱۴؛ مارتین (Martin)، ۱۹۰۸، صفحه ۷۶ و [ویکیفرش: برای اطلاعات بیشتر به "فصل نهم: فرشهای دوران صفویه" مراجعه شود.].
- ↑ آزادی، شمارههای ۲۹-۳۱؛ ادواردز، صفحه ۲۰۵، اتیک، ۱۹۸۱، جدول یک؛ ۱۹۸۵ جدول یک.
منابع
یارشاطر، احسان. ۱۳۸۴. تاریخ و هنر فرشبافی در ایران (بر اساس دایرهالمعارف ایرانیکا). تهران: نیلوفر.