آسیبشناسی عوامل مؤثر بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافت فرش دستباف
نقش منابع انسانی و مدیریت مؤثر آن در رشد و توسعه کشورها امری شناخته شده است. در هنر صنعت فرش دستباف توجه به منابع انسانی بافت به عنوان پویاترین عنصر چرخه تولیدی رونق فرش دستباف از کارآمدی مطلوبی برخوردار نیست. از این رو، این پژوهش با هدف آسیبشناسی عوامل تأثیرگذار بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافنده فرش دستباف در سه سطح عوامل محیطی، محیط خرد و عوامل درون سازمانی در شهرستان شیراز به روش پیمایشی انجام شده است. در مجموع پس از بررسی پیشینه تحقیق ۸۳ متغیر در ۳ بعد عوامل محیطی، محیط خرد یا صنعت و درون سازمانی شناسایی شد. روش جمعآوری دادهها با استفاده از منابع کتابخانهای و میدانی بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل دادهها به شیوه توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون تیاستیودنت تک نمونهای و فریدمن صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از مجموع ۸۳ متغیر، ۶۰ متغیر تأثیر مثبت، ۴ متغیر تأثیر خنثی و ۱۹ متغیر تأثیر منفی داشتهاند. از این ۱۹ متغیر منفی، ۱۱ متغیر مربوط به عوامل محیط کلان، ۳ متغیر مربوط به محیط صنعت و ۵ متغیر مربوط به بعد درون سازمانی است. بنابراین میتوان گفت عوامل محیط کلان هستند که بیشترین تأثیر منفی را بر رکود یا رونق صنعت فرش و بالتبع افزایش یا کاهش نیروی بافنده در شهرستان شیراز دارند.
واژههای کلیدی
نیروی انسانی بافت، آسیبشناسی، حفظ و افزایش، شهرستان شیراز، فرش دستباف.
مقدمه
در حوزه منابع انسانی در صورت بروز عوارض، مسألهای ایجاد میشود که در پی پاسخگویی به رفع آن مسأله آسیبشناسی صورت میگیرد. "مسأله امری است که موجب اختلال در هدفگذاری، حرکت به جهت هدف و دستیابی به هدف میشود. آنچه در آسیبشناسی مدیریت منابع انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است تشخیص صحیح آسیبها و ریشهیابی آنهاست".[۱] محققان به منابع انسانی به عنوان یک مزیت رقابتی مهم و یک منبع پیچیده و منحصربهفرد غیرقابل تقلید توجه کردهاند.[۲] نیروی انسانی صرفاً از نظر عملیاتی منبعی مهم به شمار نمیآید بلکه به عنوان دروندادی اساسی مسئولیت تولید هوشیارانه، پیچیده و خدمات دانش را برعهده دارد. مزیت منابع انسانی مجموعهای از سیاستها، برنامهها و فرآیندهایی است که با یکدیگر به ایجاد مزیت رقابتی سازمان کمک میکنند.[۳] اهمیت منابع انسانی، نیازمند مدیریت منابع انسانی است و در هنر– صنعت فرش دستباف توجه به نیروی انسانی بافنده به عنوان بخش اصلی درونداد فرآیند تولید فرش دستباف نیازمند نگرش علمی و همه جانبه در دستیابی به کیفیت مطلوب فرش دستباف و حفظ ارزشهای هنری آن است.
قابلیتهای تولید فرش دستباف در مناطق متعدد با ویژگیهای بومی و فرهنگی به تولیدات متنوعی میانجامد و استان فارس نیز از این امر مستثنی نیست. بر اساس جغرافیا و سبک تولید، مناطق به سه دسته شهری، روستایی و عشایری تقسیم میشوند. در این پژوهش نوع بافتهها مدنظر نیست و نیروی انسانی مرتبط را در نظر دارد. بررسی این مقوله در استان فارس به طور مشخص در شهرستان شیراز صورت گرفته است. شهرستان شيراز دارای ۵ بخش، ۵ شهر و ۲۱ دهستان است. بخشهای شهرستان شيراز عبارتند از: مركزی، زرقان، كربال، كوار و ارژن. بخش مرکزی به دلیل این که مرکز اصلی مبادلات تجاری فرش شهرستان محسوب میشود و نیز مرکزیت استان فارس از اهمیت خاصی برخوردار است. طبق گزارش مرکز ملی فرش ایران سهم استان فارس از نظر تعداد تولیدکننده، بافنده و سایر مشاغل مرتبط با فرش ۱۵/۱۵ درصد کل کشور بوده که از این تعداد ۸/۷۳ درصد را بافندگان تشکیل میدهند.[۴] ۲/۳ درصد نیروی بافنده استان متعلق به شهرستان شیراز است.[۵]
در استان فارس حرفه قالیبافی صرفاً توسط زنان انجام میشود. "هنر بافندگی فارس در وهله اول هنر و سنتی است عشایری و در وهله دوم روستایی، که وابستگی به ایلات و عشایر دارد که در یک منطقه وسیع پراکندهاند. در شهر شیراز هیچگونه فرشبافی وجود ندارد. از ایلات و عشایر بیش از همه ایلات خمسه و ایل قشقایی دستاندر کار فرشبافی هستند".[۶] بافندگی ازجمله مشاغل خانگی با ترکیبی از هنر، صنعت و تجارت است. برای اکثریت عظیم جمعیت در جوامع ماقبل صنعتی (و بسیاری از مردم در جوامع جهان سوم امروز)، فعالیتهای تولیدی و خانگی از یکدیگر جدا نبودند و تولید یا در خانه و یا در نزدیکی آن انجام میشود.[۷]
زنان در مناطق روستایی پس از فراغت از کار منزل به بافت فرش میپردازند. شیوه تولیدات زنان عشایری چه در خانوادههایی که اسکان یافته و یکجانشین شدهاند و چه آنانی که هنوز وابسته به کوچ هستند شباهت به مناطق روستایی دارد. در مناطق شهری بافت فرش به صورت کارگاهی تعریف نشده است، هر چند در شهرک صنعتی شیراز یک کارگاه متمرکز فرشبافی وجود دارد و تعدادی از این بافندگان با ساعت کار مشخص به فرشبافی مشغولند، اما تولید فرش در مناطق شهری توسط روستاییان و عشایر مهاجر در شهر انجام میشود و ماهیت کار و ابزار تغییری ندارد. به طور کلی؛ تولید قالی یا به صورت خویشفرمایی است (بافنده بر اساس سلیقه شخصی و با فراهم نمودن مواد اولیه به تولید قالی میپردازد)، یا به صورت سفارشپذیری و تولید نیمهمتمرکز است که مواد اولیه و نقشه را تولیدکنندگان قالی در اختیار بافندگان قرار میدهند و زنان در منازل خود به تولید بافت سفارشی میپردازند و در قبال این فعالیت دستمزد دریافت مینمایند. به دیگر تعبیر بافندگان هم سرمایهگذار هستند و هم تولیدکننده چون در روند خویشفرمایی از تهیه مواد اولیه تا فروش بر عهده بافنده است و هم این که تولیدکنندگان با تأمین مواد اولیه به بافندگان سفارش کار میدهند یعنی تولیدکنندگان کارفرما و سرمایهگذارند. به هر دو روش تولید فرش انجام میشود.
بر اساس گزارش عملکرد اداره فرش فارس میزان صادرات فرش این استان با آنچه به عنوان برنامه هدف برای میزان صادرات مدنظر سازمان بوده است فاصله دارد آمار صادرات فرش این استان در جدول ۱ قابل مشاهده است.
مسأله این است که شواهد موجود در ارتباط با شرایط حاکم بر وضعیت کلی فرش دستباف حاکی از آن است که بافندگان فرش دستباف نیز با مشکلات متعددی مواجهاند که موجب کاهش اثربخشی، بهرهوری و کارایی نیروی انسانی فرش شده است. تولیدکنندگان فرش دستباف نیز از عدم تمایل بافندگان به حرفه فرشبافی و فراموشی سبکهای انواع تولیدات دستی و بومی بافتهها نگران هستند. از این رو پژوهش حاضر به آسیبشناسی عوامل مؤثر بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافت فرش دستباف در شهرستان شیراز از استان فارس توجه دارد. این پژوهش با رویکردی چند سطحی (در نظر داشتن عوامل درون سازمانی، محیط صنعت و محیط کلان) به بررسی عوامل تأثیرگذار بر حفظ و افزایش بافندگان فرش دستباف پرداخته است. عوامل درون سازمانی با ابعاد بازاریابی، مدیریتی، انسانی، فیزیکی، تولید و مالی، و عوامل صنعت با ابعاد مشتریان، رقبا، اتحادیهها و شرکاء، کانالهای توزیع، کالاهای جانشین و تأمینکنندگان، و عوامل محیط کلان با چهار بعد اجتماعی– فرهنگی، سیاسی، قانونی و اقتصادی مدنظر است.
در باب ضروت این موضوع، باید گفت که اهمیت صنعت فرش دستباف در اقتصاد مردمان استان فارس، اهمیت اقتصادی و هنری صنعت خلاقی همچون فرش دستباف، فراموشی بسیاری از روشهای تولید انواع دستبافتههای سنتی و اهمیت اشتغال زنان، از جمله عواملی هستند که اهمیت این مطالعه را بیش از پیش نشان میداد.
پیشینه پژوهش
لطیفی، سعدی و فمی (۱۳۹۲) مشكلات اقتصادی و مالی، بهداشتی، آموزشی، اجتماعی فرهنگی، فردی و حمايتی را مهمترین مشکلات بافندگان همدان میدانند. نیازی و چیتسازیان (۱۳۸۶) تغییر ارزشها و نگرشهای اقتصادی و اشتغال و گرایش زنان به کار بیرون از خانه را از عوامل رکود قالیبافی در کاشان میدانند. گریوانی و آشوری (۱۳۸۶) اسکان عشایر، اصلاحات ارضی و آموزش عشایری در بین عشایر فارس را مهمترین عوامل تغییر نظام تولید فرشبافی ذکر کردهاند. میرالماسی (۱۳۸۶) عامل قانونی و پس از آن عوامل فیزیکی و محیط کار، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزش را در شرایط شغلی زنان قالیباف اراک تأثیرگذار میداند. كريمی ماچيانی و سلطانيان (۱۳۸۶) بافنده را مهمترین عامل انسانی در فرآیند تولید فرش میدانند که درآمد پايين قالیبافان دلیل تنزل کیفیت فرش است. شفيعيان (۱۳۷۵) دستمزد پايين، بازار نامناسب فرش دستباف، افزايش قيمت مواد اوليه، جایگاه اجتماعی پايين قالیبافان، شرايط فيزيكی كارگاهها و فشار خانواده را از مهمترين عوامل ترك حرفه قالیبافی معرفی کرده است.
وانی و جیزوال[۸] اشاره دارند که؛ عدم آگاهي بافندگان باعث بدتر شدن مشكلات موجود صنعت فرش است و بسیاری از اختلالات جسمی بافندگان از طريق اقدامات احتياطی قابل پیشگیری است.
نگی و اوپادهیای[۹] نقاط ضعف کارآفرینی فرش را سود کم سرمايهگذاری، پایین بودن نرخ بازدهی توليد فرش دستباف و هزينههای بالای توليد دانسته و رقابت سخت فرش دستباف با توليد فرش ماشينی، عدم دسترسی به مواد خام و تقاضای پایین خرید فرش دستباف به دليل گران بودن آن را از مهمترين تهديدهای پيش روی کسانی که به فعاليت قالیبافی مشغول هستند برمیشمارند.[۱۰] دلايل اصلی زنان روستايی برای ادامه یا ترک فعاليت بافندگی در ترکیه را حمایتهای اقتصادی بافندگان، موقعيت جغرافيایی روستا و سنت دیرین قالیبافی عنوان كرده است.
چارچوب نظری و الگوی تحقیق
حفظ و نگهداشت منابع انسانی به عنوان یکی از مؤلفههای مدیریت منابع انسانی دارای ابعاد متعددی است که در این پژوهش سه حوزه عوامل محیط کلان، محیط صنعت و درون سازمانی را به عنوان عوامل تأثیرگذار در فعالیت بافندگان در نظر داشتهایم. مدل مفهومی پژوهش در تصویر (۱) دیده میشود.
بر اساس مدل مفهومی ارائه شده که بر اساس آن متدولوژی پژوهش تعریف میشود ضروری است که به تعریف سه حوزه مورد نظر بپردازیم.
عوامل محیط کلان: اهمیت محیط کلان در راستای بهرهبرداری از فرصتها و حداقل نمودن تهديدهای یک بنگاه اقتصادی است. عوامل سياسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژيک، قانونی و زیست محیطی زیرمجموعه محیط کلان است.
عوامل اجتماعی فرهنگی: مجموعه باورها، ارزشها، نگرشها و سبک زندگی برگرفته از شرایط فرهنگی، بومشناختی، جمعیتشناختی، مذهبی، آموزشی و قومی افراد است. تغییرات اجتماعی در پیشبینی اثرات بازرگانی در بهترین صورت آن امری دشواری است اما برآورد اثر تغییراتی مانند انتقال جغرافیایی جمعیت، عوض شدن ارزشهای کار، اخلاق و گرایشهای مذهبی در تدوین استراتژی یک موسسه برای افزایش درآمد حائز اهمیت است. ملاحظات اقتصادی نیز به ماهیت و جهت اقتصادی فعالیت یک مؤسسه بازمیشود. از آنجا که الگوی مصرف متأثر از رفاه نسبی بخشهای مختلف بازار است درک روندهای اقتصادی در بخشهای اثرگذار بر صنعت در فعالیت اقتصادی یک مؤسسه مانند دسترسی به اعتبار در سطح ملی و بینالمللی، سطح درآمد قابل مصرف، و گرایش مردم به مصرف ضروری است. درواقع عوامل اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، تغییرات تکنولوژیکی (در تشخصی فرصتهای مناسبتر و طرحریزی استراتژی منسجم در پاسخ به تهدیدات محیطی) و نیروهای سیاسی و قانونی از عمدهترین تعیینکنندههای موفقیت سازمانی شمرده میشوند. نیروهای سیاسی قانونی میتوانند موجبات تهدید یا فرصت شوند. تدوین قوانین در حمایت از صنایع به عنوان فرصت و وضع قوانینی که منجر به شرایطی برای محدودیت تداوم فعالیت اقتصادی باشد تهدید تلقی میشود.[۱۱] سلامت محيط زيست و حرکت به سوی توسعه پايدار نیز مورد توجه سياستمداران و برنامهريزان هر کشوری در سطح کلان قرار دارد. اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به حفظ محیط زیست و عوامل زیست محیطی اختصاص یافته است.
عوامل محیط صنعت: محیط خرد (تخصصی): "شامل افراد ذینفعی است که سازمان با آنها به طور منظم در حال ارتباط متقابل است. این افراد ذینفع شامل مشتریان، عرضهکنندگان، رقبا، آژانسهای دولتی، مدیران، جوامع محلی، گروههای فعال، اتحادیهها و واسطههای مالی در سطح داخلی و بینالمللی است".[۱۲] در رقابت صنعت هر کدام از ذینفعان به گونهای بر روند فعالیت آن اثرگذارند.
عوامل درون سازمانی: سازمان و ابعاد آن، به عنوان بخش مهم پوششدهنده فعالیت نیروی انسانی در دستیابی به اهداف تعیین شده اهمیت دارد. عوامل درون سازمانی بر اساس دستهبندی پیرس شامل عوامل مدیریتی، مالی، فیزیکی، تولید، بازاریابی و انسانیاند.
بنا به مؤلفههای محیط کلان با عوامل تعریف شده اجتماعی فرهنگی ملاحظات اشاره شده بیان میکند که تغییر ساختار زندگی اجتماعی افراد سبب تغییر ارزشها و سبک زندگی است. مهمترین امر عینی این عامل در فرشبافی با پدیده مهاجرت روستاییان به شهرها و اسکان عشایر و تغییرات ارزشی و فکری در تولیدات فرش همسو است. عوامل اقتصادی با شیوه تولید، الگوی مصرف، رفاه و اعتبارات و تورم و نرخهای مبادله خارجی و ... در فرش دستباف با آن مرتبط است. فرش دستباف علاوه بر اهمیت حضور عامل انسانی در تولید، با تأکید بر رنگرزی گیاهی و الیاف طبیعی تأکید بر الگوهای سلامت زیستمحیطی دارد. عامل سیاسی و قانونی با قوانین کار و بیمه تا تجارت فرش و نیز روابط بینالملل از عوامل رونق یا عدم رونق فرشبافی است. گفتنی است عوامل کلان، صنعت و خرد بر توسعه فعالیت همه عوامل انسانی فرش دستباف تأثیرگذار هستند. این پژوهش به بافندگان فرش دستباف به عنوان بخشی از منابع انسانی مرتبط با تولید فرش دقت نظر دارد. خرد مدل مفهومی پژوهش در جدول ۲ تا ۴ بر اساس عوامل محیطی، عوامل صنعت و درون سازمانی نشان داده شدهاند. مؤلفههای معرفی شده در این پژوهش بر مبنای مطالعات پیشین است.
سئوالات تحقیق
با توجه به هدف اصلی تحقیق سئوالهای پژوهش عبارتند از:
سئوال اول: بعد (وعوامل و متغیرهای) درون سازمانی چه تأثیری را بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافت فرش دستباف در شهرستان شیراز به همراه دارند؟
سئوال دوم: بعد (وعوامل و متغیرهای) محیط کلان چه تأثیری را بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافت فرش دستباف در شهرستان شیراز به همراه دارند؟
سئوال سوم: بعد (وعوامل و متغیرهای) محیط صنعت (خرد) چه تأثیری را بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافت فرش دستباف در شهرستان شیراز به همراه دارند؟
سئوال چهارم: اولویت ابعاد (عوامل و متغیرهای) اثرگذار بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافت فرش دستباف در شهرستان شیراز چه می باشد؟
روششناسی پژوهش
تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی است و به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل بافندگان، تولیدکنندگان و کارشناسان و خبرگان فرش دستباف شهرستان شیراز است. از آنجا که کارفرمایان (تولیدکنندگان) و کارشناسان صنعت فرش به طور مستقیم با نیروی بافنده و نیز فضای اشتغال در صنعت فرش آگاهی لازم را دارند، بخشی از جامعه تحقیق را به صورت جنبی به خود اختصاص دادند. بر اساس گزارش اتحادیه بافندگان و تولیدکنندگان فرش دستباف شهرستان شیراز، از مجموع ۱۸۵۰۰۰ نفر بافنده در استان فارس تعداد ۳۲۰۰۰ بافنده روستایی، عشایری و شهری در شهرستان شیراز (مركزی، زرقان، كربال، كوار و ارژن) مشغول به فعالیت هستند.(نگارندگان)
تعداد جامعه آماری این پژوهش و تعداد نمونه در جدول ۵ نشان داده شده است.
برای تعیین حجم نمونه بافندگان با توجه به معلوم بودن حدود جامعه آماری از فرمول حجم نمونه کمی کوکران، میانگین جامعه استفاده شده است. بر اساس نمونهگیری ۱۰ تایی مقدماتی، انحراف معیار ۰/۲۹ (یا واریانس ۰/۰۸۶) به دست آمده است. بنابراین در سطح تشخیص ۰/۰۵ و خطای ۶ درصد حجم نمونه تحقیق حداقل ۹۱ نفر معین شد. پس از توزیع پرسشنامه تعداد ۱۲۸ پرسشنامه از بافندگان دریافت شد. نمونهگيري بافندگان به صورت در دسترس (با مراجعه به اتحادیه بافندگان فرش دستباف) است. پس از توزیع پرسشنامه بین کارفرمایان و کارشناسان، در مجموع حجم قابل قبول ۳۸ نفر کارشناس و ۱۸ نفر کارفرما به دست آمد. روش نمونهگیری در جامعه کارفرمایان و کارشناسان، روش نمونهگیری قضاوتی و در دسترس بود.
گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی است. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته است. سئوالات پرسشنامه بر مبنای متغیرهای ۸۱ گانه تحقیق و بر اساس طیف لیکرت (از تأثیر کاملاً مثبت، تأثیر تا حدی مثبت، بیتأثیر، تأثیر تا حدی منفی و تأثیر کاملاً منفی) طراحی شده که به ترتیب ارزش عددی از ۵ تا ۱ تعیین شد. لازم به ذکر است که حد وسط ۳، نشاندهنده عدم تأثیر متغیر بر حفظ و توسعه نیروی بافنده شهرستان شیراز است. روایی پرسشنامه توسط ۱۵ نفر از اساتید و کارشناسان فرش تأیید شد. در سنجش پایایی پرسشنامه با توزیع ۲۰ پرسشنامه به صورت پیشآزمون، آلفای کرونباخ ۰/۷۶ به دست آمد که رقم قابل قبولی است و پایایی پرسشنامه تأیید شد. در پاسخگویی افراد کمسواد و بیسواد، پرسشنامه به صورت شفاهی تکمیل شد. قلمروی زمانی پژوهش، سال ۱۳۹۳ بوده است.
با توجه به اینکه حجم دادهها از ۳۰ بیشتر است، بر اساس قضیه حد مرکزی برای تجزیه و تحلیل سئوالات اول تا سوم تحقیق از آزمون پارامتریک تیاستیودنت تکنمونهای استفاده شد. برای پاسخ به سوال چهارم تحقیق از آزمون فریدمن جهت رتبهبندی متغیرها بهره گرفته شد. برای اجرای این آزمونهای آماری از نرمافزار SPSS استفاده شد.
تجزیه و تحلیل دادهها
در جدول ۶ نتایج تحلیل جمعیتشناختی پاسخگویان تحقیق اشاره شده است. بیشتر افراد پاسخگو (حدود ۷۸ درصد) از حیث جنسیت، زن بوده و اغلب، متأهل (حدود ۸۳ درصد) بودند. از حیث سنی، افراد بین ۴۰ تا ۵۰ سال و ۳۰ تا ۴۰ سال به ترتیب با ۳۵/۵ و ۳۰ درصد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. فراوانی ۱۸ درصد بافنده زیر ۳۰ سال در نمونه تحقیق میتواند بیانگر این باشد که هنوز شغل بافندگی در بین جوانان مورد پذیرش قرار میگیرد. از نظر وضعیت تحصیلی، بیشتر افراد، زیر دیپلم با حدود ۳۷ درصد و دیپلم با حدود ۲۴ درصد بودند. وجود بیش از ۲۰ درصد بافندگان دارای مدارک بالاتر از دیپلم بودند که میتواند حاکی از آن باشد که شغل بافندگی در بین افراد تحصیلکرده کماکان طرفدار خاص خود را دارد. از بین پاسخگویان حدود ۶۳ درصد بافنده، ۱۱ درصد کارفرما و ۲۱ درصد کارشناس صنعت فرش بودند.
تجزیه و تحلیل بررسی تأثیر بعد درون سازمانی (سئوال اول تحقیق)
سئوال اول تحقیق به بررسی تأثیر بعد و عوامل و متغیرهای درون سازمانی بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافت فرش دستباف در شهرستان شیراز میپردازد. در جدول ۷ نتایج آزمون تی استویدنت تک نمونهای بر بعد درون سازمانی و عوامل ۶ گانه آن آمده است.
نتایج آزمون را با توجه به سطح معناداری، علامت تی و یا فاصله اطمینان تحلیل میکنیم. اگر سطح معناداری بزرگتر از ۰/۰۵ باشد، متغیر مزبور برابر با عدد ۳ بوده، یعنی تأثیر خنثی بر حفظ و افزایش نیروی بافنده فرش شهرستان شیراز دارد. اگر سطح معناداری کوچکتر از ۰/۰۵ و علامت تی مثبت باشد (و یا فاصله اطمینان بالا و پایین مثبت باشند) برآورد میانگین متغیر در جامعه بیشتر از عدد ۳ بوده و در نتیجه تأثیر مثبت به همراه دارد اما، اگر سطح معناداری کوچکتر از ۰/۰۵ و علامت تی منفی باشد (و یا فاصله اطمینان بالا و پایین منفی باشند) برآورد میانگین متغیر در جامعه کمتر از عدد ۳ بوده و در نتیجه تأثیر منفی به همراه دارد.
حال با توجه به کوچکتر بودن سطح معناداري محاسبه شده برای بعد و عوامل درون سازمانی، آلفاي تصمیمگیری (α=۰/۰۵) بوده و مثبت بودن مقدار تی و (یا مثبت بودن حد بالا و پایین فاصله اطمینان) برآورد این متغیرها بالاتر از عدد ۳ بوده و در نتیجه این بعد و عوامل آن تأثیر مثبتی بر حفظ و افزایش نیروی بافنده فرش شهرستان شیراز به همراه دارد. نتایج آزمون تی استیودنت تک نمونهای بر روی متغیرهای درون سازمانی در جدول ۸ آمده است.
نتایج جدول ۶ نشان میدهد به غیر از ۵ متغیر دستمزد روزمزدی، شیوه دستمزد (روزمزدی، درصدی از فروش)، آسانی یا سختی عملیات بافت و مشکلات جسمی متأثر از شغل که تأثیر منفی بر حفظ نیروی بافنده دارند سایر متغیرها تأثیر مثبت بر حفظ و توسعه نیروی بافنده شهرستان شیراز دارند. متغیر ظهور تکنولوژی ابزاربافت از دید خبرگان نه دارای تأثیر مثبت و نه تأثیر منفی است.
در باب تأثیر شیوه دستمزد روزمزدی و درصدی، پرداخت دستمزد در این استان پیش از این به صورت مترمربع بوده امروزه نیز بافندگان علاقهمند به این شیوه پرداخت دستمزد هستند. مشکلات جسمی متأثر از شغل دارای تأثیر منفی است این امر را میتوان به استفاده از دارهای افقی که همچنان در بین بافندگان رایج است و بیتوجهی به مهندسی ابزارها که تغییر چندانی ننموده است، آسیبهای ناشی از شیوه نشستن و قوز درآوردن بافنده، مشکلات بینایی و نیز عدم شستشو و شستشوی نامناسب الیاف پس از رنگرزی سنتی، و استفاده از رنگزاهای جوهری که بیماریهای پوستی و تنفسی در بین بافندگان ایجاد نموده است را بیان نمود. از منظر بافندگان، تکنولوژی ابزار بافت به طور کلی به دلیل راحتی کار بافت و نیز تکراری نبودن بافت گره مناسب است و از نظر تولیدکنندگان ابزار بافت یعنی وسیلهای که به جای بافنده گره بزند چون عامل انسانی کاملاً حذف نمیشود دارای تأثیر خنثی است.
تجزیه و تحلیل بررسی تأثیر بعد محیط کلان (سئوال دوم تحقیق)
سئوال دوم تحقیق به بررسی تأثیر بعد (و عوامل و متغیرهای) محیط کلان بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافت فرش دستباف در شهرستان شیراز میپردازد. در جدول ۹ نتایج آزمون تیاستویدنت تکنمونهای بر روی بعد محیط کلان و عوامل ۶ گانه آن آمده است.
حال با توجه به بزرگتر بودن سطح معناداری محاسبه شده برای بعد محیط کلان از آلفای تصمیمگیری (۰/۰۵ α=) میتوان گفت برآورد این متغیرها برابر با عدد ۳ بوده و در نتیجه این بعد بر حفظ و افزایش نیروی بافنده فرش شهرستان شیراز تأثیر خنثی در مجموع به همراه دارد.
حال اگر این بعد به عوامل شکسته شود، نتایج نشان میدهد که میانگین عوامل فرهنگی اجتماعی بر حفظ نیروی بافنده شیراز دارای تأثیر منفی است. این در حالی است که سایر عوامل محیط کلان (اقتصادی، قانونی و سیاسی) در مجموع بر حفظ و توسعه نیروی بافنده شهرستان شیراز تأثیر مثبتی به همراه دارند. نتایج آزمون تیاستیودنت تک نمونهای بر متغیرهای محیط کلان در جدول ۱۰ آمده است.
نتایج جدول ۱۰ حاکی از آن است که یازده متغیر از متغیرهای محیط کلانی دارای تأثیر منفی و یک متغیر تأثیر خنثی و بقیه از تأثیر مثبت بر حفظ و توسعه نیروی بافنده شهرستان شیراز برخوردارند.
تجزیه و تحلیل بررسی تأثیر بعد محیط صنعت (سئوال سوم تحقیق)
سئوال سوم تحقیق به بررسی تأثیر بعد (و عوامل و متغیرهای) محیط صنعت بر حفظ و افزایش نیروی انسانی بافت فرش دستباف در شهرستان شیراز میپردازد. در جدول ۱۱ نتایج آزمون تیاستیودنت تک نمونهای بر بعد محیط صنعت و عوامل ۶ گانه آن آمده است.
با توجه به کوچکتر بودن سطح معناداري محاسبه شده برای بعد محیط صنعت از آلفاي تصمیمگیری (۰/۰۵ =α) و مثبت بودن مقدار تی و (یا مثبت بودن حد بالا و پایین فاصله اطمینان) برآورد میشود این متغیر بالاتر از عدد ۳ بوده و در نتیجه این بعد تأثیر مثبتی بر حفظ و افزایش نیروی بافنده فرش شهرستان شیراز دارد.
همچنین با توجه به کوچکتر بودن سطح معناداری محاسبه شده برای تمامی عوامل (غیر از عامل کالاهای جانشین و رقبا) از آلفای تصمیمگیری (۰/۰۵ =α) و مثبت بودن مقدار تی (و یا مثبت بودن حد بالا و پایین فاصله اطمینان) برآورد این متغیرها بالاتر از عدد ۳ بوده و یعنی این عوامل تأثیر مثبتی بر حفظ و افزایش نیروی بافنده فرش شهرستان شیراز به همراه دارد. اما عامل کالاهای جانشین بر حفظ و افزایش نیروی بافنده فرش شهرستان شیراز تأثیر منفی به همراه دارد. نتایج آزمون تی استیودنت تک نمونهای بر روی متغیرهای محیط صنعت در جدول ۱۲ آمده است.
نتایج جدول ۱۲ حاکی از آن است که سه متغیر از متغیرهای محیط صنعت دارای تأثیر منفی و دو متغیر تأثیر خنثی و بقیه از تأثیر مثبت بر حفظ و توسعه نیروی بافنده شهرستان شیراز برخوردارند.
اولویتبندی ابعاد، عوامل و متغیرهای اثرگذار (سئوال چهارم تحقیق)
در پاسخ به سئوال چهارم تحقیق و بررسی اولویتبندی ابعاد، عوامل و متغیرهای مؤثر بر حفظ و افزایش نیروی بافنده در شهرستان شیراز از آزمون فریدمن استفاده شد. آزمون فریدمن تفاوت میان میانگینها را آزمون میکند. در صورتی که نتیجه آزمون تفاوت را اثبات کرد بر اساس میانگین رتبهها میتوان به نوعی به اولویتبندی متغیرها اقدام کرد. این آزمون در مورد هر یک از ابعاد، عوامل و متغیرهای تحقیق به تفکیک اجرا شد.
نتایج این آزمون بر روی ابعاد در جدول ۱۱ آمده است. همانطور که مشخص است، سطح معناداري مجذور کای دو محاسبه شده برابر با (0.000) کوچکتر از آلفاي تصمیمگیری (۰/۰۵ =α) است، بنابراین فرض صفر آماری مبنی بر عدم تفاوت رتبههای ابعاد با احتمال ۹۵ درصد رد میشود. حال بر اساس میانگین رتبهها میتوان اقدام به اولویتبندی ابعاد نمود. نتایج بیانگر آن است که بعد درون سازمانی با میانگین ۳/۸۱ در رتبه اول و بعد محیط صنعت با میانگین ۳/۷ در رتبه دوم و بعد محیط کلان با میانگین ۲/۹۹ در رتبه سوم قرار داد. این نشان میدهد که عوامل درون سازمانی به طور کلی تأثیر بیشتری را بر حفظ و توسعه نیروی انسانی بافنده شهرستان شیراز به خود اختصاص میدهد. (نتایج کلی آزمون تی استیودنت تک نمونهای در ستون آخر برای تبیین بهتر آمده است)
نتایج آزمون فریدمن بر روی عوامل در جدول ۱۳ آمده است. سطح معناداری مجذور کای دو محاسبه شده برابر با (0.000) کوچکتر از آلفای تصمیمگیری (۰/۰۵ =α)است، پس فرض صفر آماری مبنی بر عدم تفاوت رتبههای عوامل با احتمال ۹۵ درصد رد میشود. بر اساس میانگین رتبهها میتوان اقدام به اولویتبندی عوامل نمود که نتایج نشان میدهد عامل تأمینکنندگان و عامل مشتریان در اولویتهای اول، بر حفظ و توسعه بافندگان شهرستان شیراز قرار دارند. عوامل بازاریابی، انسانی و اتحادیه و شرکاء در اولویت بعدی قرار دارند. سه عامل (کالاهای جانشین، فرهنگی اجتماعی و رقبا) در پایینترین اولویت قرار دارند و به دیگر سخن تأثیر منفی بیشتری بر حفظ و توسعه نیروی بافنده شهرستان شیراز دارند. (نتایج کلی آزمون تی استیودنت تک نمونهای در ستون آخر برای تبیین بهتر آمده است)
نتایج آزمون فریدمن متغیرها در جدول ۱۴ نشان میدهد، سطح معناداری مجذور کای دو محاسبه شده برابر با (0.000) کوچکتر از آلفاي تصمیمگیری (۰/۰۵ =α) است، بنابراین فرض صفر آماری مبنی بر عدم تفاوت رتبههای متغیرها با احتمال ۹۵ درصد رد میشود. حال بر اساس میانگین رتبهها میتوان اقدام به اولویتبندی متغیرها نمود. نتایج حاکی است، متغیرهای امکان دسترسی به مواد اولیه طبیعی و فاقد آلودگی زیست محیطی، افزایش قیمت فرش دستباف، میزان صادرات فرش منطقه، کیفیت مواد اولیه بافت، نور و دمای محیط کارگاه، تقاضای مشتریان خارجی، حمایت دولت از صنعت فرش، میزان مهارت بافندگی، و حمایتهای دولت برای توسعه تعاونی زنان از جمله متغیرهاییاند که از بیشترین اولویت یا تأثیر مثبت بر حفظ و توسعه نیروی بافنده شهرستان شیراز برخوردارند.
از سویی دیگر متغیرهای اسکان عشایر، مشکلات جسمی متأثر از شغل، سیاست تعامل دولت با کشورهای خارجی، تمایل مشتری به کالای جانشین (فرش ماشینی و موکت، پارکت)، تمایل نسل جدید به شغل بافندگی، مهاجرت از روستا به شهر، آداب و رسوم فرهنگ شهری، قیمت کالای جانشین، و تحریمهای بینالمللی از کمترین اولویت یا تأثیر منفی بر حفظ و توسعه نیروی بافنده شهرستان شیراز برخوردارند. (نتایج کلی آزمون تی استیودنت تک نمونهای در ستون آخر برای تبیین بهتر آمده است)
نتیجهگیری
توجه به فرصت اشتغال نیروی انسانی بافنده فرش دستباف در شهرستان شیراز و جایگاه فرش فارس به عنوان یکی از استانهای مهم تولید فرش دستباف زمینهای برای رونق و حفظ بافندگان در حرفه فرشبافی و فراهم نمودن بستر لازم برای تمایل نیروی جوان است. بر این اساس تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق نتایج زیر به دست آمد:
در سطح ابعاد: به طور کلی ابعاد محیط صنعت و درون سازمانی بر حفظ و نگهداشت نیروی انسانی بافت در شهرستان شیراز تأثیر مثبت داشته، اما بعد محیط کلان تأثیر خنثی داشته است.
در سطح عوامل: از مجموع ۱۶ عامل، ۳ عامل حفظ و نگهداشت نیروی انسانی بافت در شهرستان شیراز تأثیر منفی و بقیه تأثیر مثبت داشتهاند. عامل تأمینکنندگان، عامل مشتریان، عامل بازاریابی، عامل انسانی، و عامل شرکا و اتحادیهها بیشترین تأثیر مثبت را به همراه داشته؛ در حالی که عواملی همچون عامل کالاهای جانشین، عامل فرهنگی اجتماعی، و عامل رقبا منفیترین تأثیرها را به همراه داشتهاند.
در سطح متغیرها: از مجموع ۸۳ متغیر، ۶۰ متغیر تأثیر مثبت، ۴ متغیر تأثیر خنثی و ۱۹ متغیر تأثیر منفی داشتهاند. متغیرهایی که بیشترین تأثیر مثبت را بر حفظ و نگهداشت نیروی بافت شهرستان شیراز داشتهاند عبارتند از: امکان دسترسی به مواد اولیه طبیعی و فاقد الودگی زیستمحیطی، افزایش قیمت فرش دستباف، میزان صادرات فرش منطقه، کیفیت مواد اولیه بافت، نور و دمای محیط کارگاه، تقاضای مشتریان خارجی، حمایت دولت از صنعت فرش، میزان مهارت بافندگی، حمایت های دولت برای توسعه تعاونی زنان. متغیرهایی که بیشترین تأثیر منفی را بر حفظ و نگهداشت نیروی بافت شهرستان شیراز داشتهاند عبارتند از: تحریمهای بینالمللی، قیمت کالای جانشین، آداب و رسوم فرهنگ شهری، مهاجرت از روستا به شهر، تمایل نسل جدید به شغل بافندگی، تمایل مشتری به کالای جانشین (فرش ماشینی و موکت، پارکت) ، سیاست تعامل دولت با کشورهای خارجی، مشکلات جسمی متأثر از شغل، اسکان عشایر، آداب و رسوم فرهنگ روستایی.
در مجموع میتوان گفت از این ۱۹ متغیر منفی، ۱۱ متغیر مربوط به عوامل محیط کلان، ۳ متغیر مربوط به محیط صنعت و ۵ متغیر مربوط به بعد درون سازمانی است. بنابراین میتوان گفت این عوامل محیط کلان هستند که بیشترین تأثیر منفی را بر رکود یا رونق صنعت فرش و بالتبع افزایش یا کاهش نیروی بافنده در شهرستان شیراز دارند.
با توجه به نتایج پژوهش ميتوان پیشنهادهای اجرایی زیر را ارائه نمود:
تغییر در استفاده از شیوه مدیریت مشارکتی، میزان مدیریت کارفرما با در نظر داشتن (همکاری تیمی، توان تصمیمگیری)، رعایت استاندارد کار و ابزار در تأمین سلامت بافندگان، آموزشهای کوتاه مدت بافندگان در جهت توسعه و تغییر مهارتها و نیازسنجی تولیدات در تناسب با بازار بر اساس روش خویشفرمایی تولید، بررسی نیازمندیهای شغلی در بهبود مدیریت نیروی انسانی، تولید بهینه ابزار بافت (چاقو، کرکیت، قیچی)، امکان دسترسی به مواد اولیه طبیعی و فاقد آلودگی زیستمحیطی، اهمیت دادن به تبلیغات فرش دستباف از منظر فرهنگی و اقتصادی و تقدیر از پیشکسوتان این حرفه، فراهم نمودن بستر فرهنگی لازم با تأکید بر توان روستاها در پیشگیری از مهاجرت، تشکیل تشکلهای بافندگان فرش با توجه به قابلیتها و استعدادهای بومی هر بخش برای مدیریت بهینه و شناخت ارزشهای اصیل مناطق، ساماندهی اقتصادی در حمایت از تولیدات متمرکز، نیازسنجی بازار با امکان فروش با توجه به تخفیف و فروش اقساطی و نیز تنظیم درآمد با فروش در طبقات اجتماعی خریداران، به سامان نمودن حلقههای ارتباطی با بازار در توسعه تولیدات و تعامل عرضهکننده با بافندگان از جمله پیشنهادات اجرایی است.
پیشنهادهای علمی برای تحقیقات آتی نیز شامل: ارایه راهکارهای استراتژیک بر اساس چشمانداز آینده فرش منطقه مورد مطالعه با بررسی تقاط قوت و صعف و تهدیدها و فرصتها، مقایسه اولویت بافندگان مناطق فرش دستباف با توجه به نوع مالکیت تولید در بهبود وضعیت بافندگان، و بررسی عوامل شغلی بافندگان فرش دستباف با توجه به قوانین حمایتی در دورههای رشد و افول صادرات فرش دستباف.
پانویس
منابع
- پیرس، جان، ریچارد کنت رابینسون. (1376). برنامهریزی و مدیریت استراتژیک (ترجمهی سهراب خلیلیشورینی). تهران: یادواره کتاب.
- جزنی، نسرین. (1381). ارزش کار خانگی زن (چاپ اول). تهران: سورهی مهر.
- ردمن، تام، آدریان دینکینسون. (1388). مدیریت منابع انسانی پیشرفته (ترجمهی میرعلی سید نقوی و امیر ختایی). تهران: مهکامه.
- ژوله، تورج. (1390). پژوهشي در فرش ايران (چاپ دوم). تهران: یساولی.
- شفيعيان، مرتضی. (1375). بررسی عوامل مؤثر در جابجایی نيروي انساني در صنعت فرش کرمان (پایاننامهی کارشناسی ارشد). دانشگاه شیراز، ايران.
- کتابچهی گزارش اتحادیهی بافندگان فرش دستباف شیراز. (1392). بافندگان فرش دستباف شیراز، شیراز.
- کریمیماچیانی، سلیمان، ناصر سلطانیان. (1386). شناسایی مهمترین نیازهای عامل تولید هنر- صنعت فرش دستباف برای بالا بردن کمیت و کیفیت تولید. در مجموعه مقالات دومین سمینار ملی تحقیقات فرش دستباف (ص 109-121)، جلد دوم، آبان 1386، مركز ملي فرش ايران، تهران.
- گریوانی، نفیسه، محمدتقی آشوری. (1386). شیوههای تولید در فرشبافی فارس. فصلنامهی علمی پژوهشی گلجام، 6، 125-142.
- گزارش ادارهی فرش استان فارس. (1395)، میزان صادرات فرش استان فارس، شیراز.
- گزارش مرکز ملی فرش ایران (1392)، آمار مشاغل مرتبط با فرش دستباف، تهران.
- لطیفی، سمیه، حشمتاله سعدی و شعبانعلي فمي. (1392). تحليل عاملي مشكلات زنان قاليباف روستايي. زن و جامعه، 1، 52-29.
- میرالماسی، آیدا. (1386). بررسی مؤلفههای اصلی بهبود وضغیت شغلی زنان قالیباف روستایی شهرستان اراک (استان مرکزی). در مجموعه مقالات دومین سمینار ملی تحقیقات فرش دستباف، (ص772-759)، آبان 1386، مركز ملي فرش ايران، تهران.
- نیازی، محسن، اميرحسين چیتسازیان. (1386). نقش فرهنگ اشتغال و کار بیرون از خانه در وضعیت قالیبافی. فصلنامهی علمی پژوهشی گلجام. 6,7. 124-107.
- هریسون، جفری، جان کارول. (1378). مدیریت استراتژیک (ترجمهی دکتر بهروز قاسمی). تهران: آبتین.
- Berman, Kimberly Ann. (2006). Carpet Weavers and Weaving in the Global Market:The Case of Turkey, A Thesis Presented to the Faculty of the Graduate School of Cornell University.
- Mathes, Robert L, John H Jackson. (2005). Human Resource Management. thomes south western. United States of America.
- Negi, Tara & Rajshree Upadhyay. (2012). SWOT Analysis of Selected Entrepreneurial Activities Performed By Rural Women. Raj. J. Extn. Edu, 20, 215-220.
- Wani, Khursheed Ahmad & Yogesh Kumar Jaiswal. (2011). Occupational Health Risk Factors in Carpet Industry: A Review. Society of Applied Sciences, ASIAN J. EXP.BIOL. SCI. 2 (1), 135-139.