قالی کاشان در قرن کنونی

1000px-Icon Writer.svg.png نوشتهٔ حسن نراقی، ویراستی از این مقاله پیشتر با این شناسه نشر یافته‌ است: حسن نراقی. ۱۳۴۳. « قالی کاشان در قرن کنونی». هنر و مردم. دوره ۲، شماره ۲۰. صفحه ۹ تا ۱۶.
نساج اروپایی در پرده دل پیچیدزین شهر به دست آورد گر پارچه خلفان

ادیب بیضایی

در قسمت اول این مقاله اشاره شد که قالی‌های گرانبها در آغاز کار از تجملات شاهانه بوده. همچنان که شیخ بزرگوار شیراز در کتاب گلستان فرماید:

خونت برای قالی سلطان بریختندابله چرا نخسبی بر بوریای خویش

و سپس نیز زینت‌بخش زندگانی‌های اشرافی گردید. ازاین‌جهت پس از سقوط سلطنت باشکوه صفویه، بافتن قالی‌های ابریشمی و زربفت هم در کاشان چنان متروک گردید که تا پایان قرن سیزدهم هجری به دست فراموشی سپرده شد. چه آنکه علاوه بر آشوب و آشفتگی‌های ممتدی که سرتاسر ایران را به هرج‌ومرج افکنده بود، شهر کاشان به‌خصوص بر اثر خرابی و تلفات زلزله شدید سال ۱۱۹۲ و به دنبال آن هم از قحطی و امراض مسری و فقر و بینوایی ازپادرآمده و با وضع دل‌خراشی به سر می‌برد. ولی در همان حال و احوال هم بافندگان هنرمند آن شهر به اقتضای زمان، صنایع باستانی خود را یکی بعد از دیگری به راه انداختند. چنانکه سر جان ملکم انگلیسی که آن ایام کاشان را با وضع خراب و ویرانی دیده و اظهار تأسف کرده است بااین‌حال درباره صنایع آن می‌گوید: «ابریشم و قالی کاشان اشتهار دارد. محصول ابریشم کاشان بلافاصله بعد از رشت قرار دارد. از مخمل و سایر منسوجات اروپا در این شهر به بهترین نحوی تقلید شده است چه مردم این شهر صنعت‌کار، هنرمند و اهل ذوق هستند.»
ولتر فیلسوف و نویسنده بزرگ قرن هیجدهم فرانسه در یکی از آثار خود به نام «ایران یک کانون جاودان فرهنگ و هنر» کاشان را با شهر صنعتی لیون فرانسه که مرکز صنایع مهم نساجی ابریشمی فرانسه است برابر و همدوش شمرده.
در اواسط قرن سیزدهم هجری بافندگان کاشان پارچه نوظهوری بافته بودند که کتاب گنج شایگان تألیف آقای جمال‌زاده درباره آن می‌نویسد: «در کاشان یک نوع پارچه دیگر نیز می‌بافند موسوم به «دارایی» که به مناسبت نقش‌های شعله مانندش دارای مرغوبیت زیادی است و دیگری شال‌های کاشان مشهور به شال‌های حسینقلی خانی مشهورترین شال‌های ایران است و بر تمام منسوجاتی که در ایران بافته می‌شود از حیث صنعت برتری دارد و حسینقلی خان اسم نقاش مشهوری بوده است.»
در نیمه دوم همان قرن نیز که بر اثر ورود قماش‌های کارخانجات اروپا منسوجات داخلی رواج و رونق خود را از دست می‌داد بافندگان کاشان ابتکار دیگری به خرج داده که ماهوت خارجی را شکست دادند و اینک تفصیل آن به‌طوری‌که ضمن وقایع زندگانی میرزا تقی‌خان امیرکبیر نوشته شده این است که:
«حاجی محمدحسین کاشانی پارچه‌ای از پنبه و کج در کاشان ترتیب داده و بافنده بود که ضخامتش از ماهوت کمتر نبود ولی لطافتش بیشتر و دوامش به مراتب زیادتر بود. امیر این پارچه را پسندیده و زائدالوصف توصیف کرد و قیمت دو هزار ثوب کلیجه برای اهل نظام به رسم علی‌الحساب به حاج مشارالیه دادند که تمام کند. هر ثوب کلیجه چهار هزار و پانصد ریال تمام می‌شود…» ولیکن پس از کشته شدن امیرکبیر که افکار بلند او هم نقش بر آب شد دستگاه صنعتی کاشان نیز که در برابر سیل واردات از خارج کشور و نگهبان و پشتیبانی نداشت دستخوش کسادی و پراکندگی گشته و آماده پذیرفتن یک تحول اساسی گردید.
در چنین وضع و شرایطی دوره قالی‌بافی کنونی آغاز می‌گردد:
در آن روزها یکی از بازماندگان محتشم، شاعر بزرگ و مرثیه‌سرای نامی کاشان به نام حاجی ملاحسن محتشمی که همسر او اهل انجدان اراک و در قالی‌بافی محلی اراک استاد بود، یک کارگاه قالیچه‌بافی در کاشان بر پا ساخت و به جای پشم با ابریشم که وسایل آن در کاشان فراهم بود بافته و تمام کرد. محتشمی چون هر سال به تهران مسافرت می‌کرد و در تعزیه‌داری تکیه دولت دوازده بند مراثی محتشم را می‌خواند از این راه شاه‌شناس بود اولی قالیچه ابریشمی بافت کاشان را پیشکش ناصرالدین‌شاه نمود و با دریافت خلعت شاهانه و پاداش شایسته‌ای مورد تشویق قرار گرفت. پس‌ازآن قالیچه دوم هم که بافته شد به اتابک تقدیم نمود و همچنین قالیچه‌های دیگر را نیز که آماده می‌شد با قیمت‌های خوبی به امرا و شاهزادگان و ثروتمندان می‌فروخت.
وقتی‌که این کار شهرت و رونقی پیدا کرد محمدتقی پشتی‌باف که دارای کارخانه مخمل و پشتی‌بافی مفصلی بود با محتشمی شریک شده کارگاه‌های متعدد قالی‌بافی دایر نمودند. از طرفی هم خانواده‌های کارگری کاشان به این پیشه و هنر که مانع زندگی داخلی و خانه‌داری زن‌ها نبود رو آوردند و به زودی قالی‌بافی چنان گسترش یافت که خانواده‌های متوسطین هم برای سود و سرگرمی خود آن را استقبال نمودند.
اولین پارتی‌های قالیچه و پشتی‌های صادراتی هم که به وسیله حاجی مانده علی آقای کاشانی به اسلامبول رسید خریداران خارجی را به خود جلب کرد و از آنجا نیز تقاضا و سفارش‌های پی‌درپی برای خرید قالی شروع شد. سپس به واسطه تنوع در نقشه و رنگ‌آمیزی و قالی‌های بزرگ پارچه که در بازارهای اروپا عرضه شد شهرت قدیمی قالی‌های ابریشمی کاشان را که لرد گرزن درباره آن‌ها گفته است (لطیف‌تر و ظریف‌تر از آن‌ها منسوجی از دست انسانی بیرون نیامده است) دوباره زنده و بلندآوازه ساخت. طرح و نقشه‌های دلپذیر قالی‌های این دوره کار دو برادر به نام میرزا احمد و میرزاعلی اکبر بود که از کودکی به قلمدان‌سازی و نقاشی رنگ و روغن که شغل موروثی آن‌ها بود اشتغال داشتند و در نقشه‌کشی برای قالی هم همان سبک و زمینه قالی‌های قدیم را پیروی می‌کردند. همین که بافندگان زیاد شدند و کار قالی‌بافی بالا گرفت برخی از آن‌ها دست‌به‌کار بافتن قالی‌های پشمی که سهل‌تر و کم‌خرج‌تر و خریدار هم بیشتر داشت شدند و طولی نکشید به راهنمایی ذوق هنری خود، عالی‌ترین نوع قالی پشمی را از نخل‌های پشم خارجی که به‌ نام کرک منچستر معروف بود بافتند. این قالی‌ها از لحاظ جلوه رنگ‌آمیزی و نرمی جنس و زیبایی از قالی‌های ممتاز ابریشمی کمتر نبود. و همچنین در آن اوقات قالی‌های زربفت اصل هم با ابریشم و گلابتون طلا و نقره بافته شد که با قالی‌های زربفت قدیم برابری می‌نمود.
پیر لوتی نویسنده و شاعر جهانگرد فرانسوی که این قالی‌ها را در کاشان دیده در سفرنامه خود می‌نویسد: «در اینجا گنج‌های عالی را در برابر ما می‌گشایند. قالی‌های زیادی در کاشان بافته شده که مانند پروبال مرغان مگس‌خوار موج می‌زند و آن‌ها را در جلو ما می‌گسترانند.»
قالی‌های ابریشمی و کرکی ممتاز که در آن عصر بافته شده اکنون از فرش‌های کهنه گرانبها به شمار می‌رود. چنان‌که درباره یک‌تخته از آن‌ها که سال گذشته در نمایشگاهی به معرض تماشای مردم گذارده بودند مجله آلمانی چنین نوشته بود: «گران‌بهاترین و زیباترین فرش‌های جهان.»
یکی از فروشگاه‌های بزرگ شهر کلن در آلمان غربی در حال حاضر نمایشگاهی از فرش‌های بافت ایران تشکیل داده که شاید در تمام جهان بی‌نظیر باشد.
در بین این ده قطعه فرش عالی ایرانی قالیچه ابریشمی کاشانی دیده می‌شود که بیش از چهار مترمربع نیست و تاروپود آن با طلا بافته شده که بیش از یک‌میلیون گره دارد. این قالیچه کاشان شاید بیش از شصت سال پیش بافته شده و قیمتی که رویش گذاشته شده است هشتاد هزار مارک (بیست هزار دلار) می‌باشد؛ و تازه قابل‌فروش هم نیست شاید صاحب این قالیچه بی‌نظیر حق دارد که آن را با زمرد گرانبها و یک تابلو نقاشی معروف هلندی (رامبراند) مقایسه نماید. دیدن این فرش‌های ایرانی لذت روحی داشته و بیننده را مجذوب می‌کند.»
اما هنگامی‌که بازار قالی با روح ترقی و رونق خود رسیده بود ناگهان بحران زیان‌آوری برخورد نمود از این قرار که: برخی از افراد سو استفاده کننده در رنگرزی مواد اولیه قالی پشم و کرک و ابریشم به جای رنگ‌های اصل نباتی قدیم ایران، رنگ‌های غیرثابت جوهری (آنیلین) که رنگرزی با آن‌ها سهل‌تر بود و ارزان‌تر تمام می‌شد به کار بردند. (آنیلین ماده ایست که از ذغال سنگ گرفته می‌شود و با آن چندین رنگ مصنوعی می‌سازند).
این غفلت و نادانی یا خرابکاری در بازار عمومی فرش ایران انعکاس نامطلوبی بخشید ازجمله لرد گرزن دراین‌باره چنین اظهار عقیده کرده:
«از آثار صنایع‌دستی ایران یگانه چیز قابل‌توجه قالی است. این متاع نفیس را سابقاً با نقشه‌های زیبای شرقی و رنگ‌های طبیعی نباتی تهیه می‌کردند و برای قصرهای مجلل انگلستان، امریکا و فرانسه اسباب زینت بود؛ اما چند سالی است که رنگ مصنوعی آنیلین و نقشه‌های یکنواخت فرنگی، قالی ایران را زمین زده است اگرچه از طرف دولت ایران برای جلوگیری از این مفاسد اقداماتی می‌شود.»
دولت ابتدا ورود جوهرهای آنیلین را قدغن نمود و سپس نیز به پیشنهاد مستشاران بلژیکی، اداره گمرک، صدور قالی‌های جوهری را ممنوع ساخت ولی در سال ۱۳۳۰ قمری صادرات آن‌ها را با پرداخت سه درصد عوارض گمرکی آزاد گذارد و یک سال بعد این عوارض به شش درصد افزایش یافت و کلاس مخصوصی هم برای آموختن طرز رنگرزی‌های علمی و شناختن رنگ‌های اصل و شیمیایی و جوهر در اداره کل گمرک دایر گردید. این بحران هنوز برطرف نشده بود که به واسطه درگیر شدن جنگ جهانی اول و بسته شدن راه‌های بازرگانی معاملات قالی با خارجه یک‌باره راکد و بی‌رونق گردید. پس‌ازآن نیز بر اثر تلفات قحطی و مجاعه و امراض مسری دستگاه نوبنیاد قالی‌بافی کاشان چنان از کار افتاد که قالی‌های ابریشمی و کرکی را نصف و نیمه و ناتمام از کارگاه‌ها بریده به ثمن بخس فروخته شد و آن‌ها را به مصرف زین‌وبرگ اسبان و تشک و پالون چهارپایان رسانیدند.
از بافندگان نامی آن دوره، قالی‌های این اشخاص ممتاز و به‌خوبی شهرت یافته بود. حاجی سید محمد مدیر علوی، حاجی محمدعلی فرشچی، حاجی محمدحسین سمسار، حاجی حسینعلی فرشچی.

آغاز دوره جدید قالی‌بافی و قالی‌های آمریکایی پسند

در پایان جنگ جهانی اول چون کشورهای اروپا گرفتار بحران‌های اقتصادی عواقب جنگ بودند فقط کمپانی‌های فرش‌فروشی آمریکایی که پیش از جنگ قالی ایران را در بازارهای اسلامبول و لندن تهیه می‌کردند برای خرید آن به‌طور مستقیم متوجه به ایران شدند و در مراکز مهم قالی‌بافی نمایندگی‌های مخصوصی دایر کردند تا کلیه مراحل قالی‌بافی طبق دستور و زیر نظر آن‌ها انجام پذیرد.
این عاملین کمپانی‌های آمریکایی که تعداد آن‌ها در کاشان بالغ بر پانزده مؤسسه مستقل می‌گردیدند درحالی‌که تا حدی موجب ترقی و رونق بخشیدن به این کسب‌وکار و پیشرفت‌های صنعتی و بازرگانی قالی‌بافی بودند به‌طوری‌که اشتغال به آن از حدود شهر تجاوز نموده برای نخستین بار تا دهستان‌ها و مزارع دوردست هم معمول گردید ولی چون که فقط پیرو سود آنی و عاجل خود بودند طرز کارشان به شکست و زیان صنعت قالی می‌انجامید؛ زیرا در اصول و ارکان آن مداخله و اعمال‌نظرهایی می‌نمودند که هر چند سود و سهولت کار را برای کارگران فنی اعم از بافنده و نقاش و رنگرز و مقاطعه‌کار را هم در برداشت ولی بالمال اعتبار این صنعت تاریخی را متزلزل می‌ساخت به علت آنکه: ازجمله چهار عامل اصلی قالی یعنی پشم ـ نقشه ـ رنگ و بافت، در سه رکن آنکه رنگ و نقشه و بافت بود تغییراتی دادند که اصالت صنعتی و جنبه هنری و صبغه ایرانی بودن او را از بین می‌برد.
چه آنکه به جای رنگ‌های نباتی طبیعی ایرانی، رنگ آلزیرین را به کار بردند. اگر چه این رنگ ثابت است ولی خصوصیات دیگر رنگ‌های دیگر نباتی را ندارد که پس از کهنه شدن آن رنگ و آب شفاف و جلوه گرم و گیرای قالی‌های قدیمی را پیدا کند.
به‌علاوه آنکه خوب عمل آوردن رنگ‌های شیمیایی آلزیرین هم با کارگاه‌های ساده و اولیه و کارگران بی‌سواد کار آسانی نبود.
در نقشه داری دو نوع تصرف نمودند یکی آنکه بوم قالی ساده و کم نقش و همگی یکرنگ (دوغی) بود و دیگر تعداد رنگ‌آمیزی که در قالی‌های قدیم تا سی رنگ سیر و روشن مختلف هم می‌رسد آن‌ها را به تعداد هشت الی ده رنگ تیره و تند تقلیل دادند. تغییر در طرز بافت هم این بود که قالی‌های کلفت و ضخیم و با خواب بلند بافته شد و در نتیجه قالی که با این شرایط به دست می‌آید فاقد مزایای هنری و تاریخی و اوصاف خاص قالی‌های ایرانی بود و از لطافت و زیبایی فرش‌های قدیم هیچ‌گونه بهره‌ای نداشت و کاملاً برخلاف نظریه و توصیف محققانه پروفسور پوپ خاورشناس بزرگ آمریکایی از قالی ایرانی بود که می‌گوید:
«این صنعت بیش از تمام صنایع خصایص مخصوص و رسوم تنوع قدیمی را در برداشته و مراحل مختلف زندگی و فرهنگ ایران را نشان می‌دهد. قالی‌های ایران روح حقیقی صنعت این کشور را مجسم می‌سازد.»
در مقابل این پیش‌آمد چند تن از کارشناسان محلی و بافندگان با بصیرت قدیمی در تلاش و کوشش بودند و آن‌ها که در حدود شاید بیست درصد از کارگاه‌های قالی‌بافی را هنوز در اختیار خود داشتند با همان سبک و نقشه و رنگ‌های قدیم کار می‌کردند و به قدر نیرو و سرمایه خویش مقاومت نمودند تا آنکه کمک‌های مؤثر ذیل از اطراف به پشتیبانی آن‌ها شتافته، صنعت قالی‌بافی را دوباره به مسیر اصلی و تاریخی خود درآورد:

  1. خریداران اروپایی قالی کاشان که نقشه‌های اصیل ایرانی و طرح‌های قدیم را با بافت ظریف و نازک می‌پسندیدند روزبه‌روز رو به افزایش نهاد.
  2. رسیدن دستور و سفارش بافتن قالی برای کاخ‌های اختصاصی شاهنشاهی و مهمانخانه‌های شمال که همگی با نقشه و سبک قدیم بافته می‌شد.
  3. خامه‌های ماشینی و محصولات کارخانجات پشم‌ریسی داخلی که به بازار آمد در بهبود وضع پشم و قالی تأثیر به سزایی نمود.
  4. تأسیس شرکت سهامی فرش ایران که در آغاز کار زیر نظر کارشناسان فنی و افراد دلسوزی قرار گرفته بود گام‌های مؤثری برای پیشرفت این صنعت و راهنمایی به بافندگان برداشت.

ازجمله بازرگانان و بافندگان علاقه‌مند که با شکیبایی و بردباری در این راه کوشش نمودند یکی مرحوم حاجی سید محمد مدیر علوی رئیس اتاق بازرگانی کاشان بود که حتی برای تکمیل اطلاعات فنی خود به تهران رفته در کلاس رنگرزی اداره کل گمرک شرکت نمود و اصول رنگ‌آمیزی‌های علمی و شیمیایی را فراگرفت و سپس هم در ترویج طرح‌های قدیم و نقشه‌های شاه‌عباسی تسهیلاتی فراهم ساخت. همچنین برادر دیگر او حاج سید شکر‌الله بروجردی از افراد مؤثر در ترقی و پیشرفت این صنعت به شمار می‌رود و نیز آقای حسن تفضلی که علاوه بر سرپرستی قالی‌های سفارشی اعلی‌حضرت فقید رضاشاه پهلوی و حسن انجام سفارشات زیاد کمپانی‌های صادرکننده یک‌سری قالیچه‌های ذرع و نیمی ابریشمی فوق‌العاده ظریف و ریزبافت که از نرمی و لطافت مانند مخمل می‌نمود از کار درآورد و هر یک تخته از آن‌ها تا مبلغ یک‌صد و پنجاه‌هزار ریال هم به فروش رسید.
اشخاص ذیل نیز از کارفرمایان پیش‌قدم این رشته هستند و قالی‌هایی که در کارگاه‌های آنان بافته شده در داخل و خارج ایران کار ممتاز و درجه اول شناخته می‌شود:
محمدحسن فرشچی و پسران، برادران عطائی، آقا محمد دبیرالصنایع، حاج محمد آقا توکلی، آقای حسین اطمینان، حاج‌آقا محمد و حسین اصفهانیان فروتن، آقا رضا صدقیانی، سید حسین ثابت و ملا اسماعیل اوبا کلیمی.
در جنگ جهانی دوم با آنکه مؤسسات کمپانی‌های آمریکایی برچیده شد و بازرگانی خارجی و صادرات قالی هم متوقف گردید بااین‌حال برخلاف پیش آمد جنگ اول جهانی نه تنها لطمه‌ای به شغل قالی‌بافی وارد نساخت بلکه درنتیجه رکود معاملات بازرگانی خارجی از یک‌سو و بیم از تورم پول و اسکناس داخلی از سوی دیگر، اغلب سرمایه‌های داخلی به مصرف خرید و ذخیره کردن قالی می‌رسید و قیمت آن (مانند بورس بی‌حساب معاملات زمین تهران در سال‌های اخیر) مرتب رو به افزایش بود. ازاین‌جهت با وجود گرانی و تنگی و سختی آذوقه و خواربار بافنده و کارگر و سایر وابستگان به صنعت قالی‌بافی در آسایش و رفاهیت نسبی به سر بردند.

نقشه و نقاش‌های معروف

به‌طورکلی نقشه‌های محلی و اصلی کاشان از طرح‌های قدیم و عهد صفویه الهام و مایه می‌گیرد و انواع مختلف آن‌هم عبارت بود از ترنج و محراب، گلدانی و درختی، شکارگاه و حیوان دار و گاهی نیز نقشه‌های اسلیمی و بندی و تقلید از نقشه‌های اختصاصی و مراکز دیگر قالی‌بافی؛ اما در این ایام تغییر و تنوع آن‌ها به حدی رسیده که هم چند واجد کمال زیبای و دلپذیری است ولی مختصاتی برای انتساب به کاشان در آن‌ها دیده نمی‌شود.
نقاشان نامی که بعد از جنگ جهانی اول تاکنون در کاشان به حسن سلیقه و هنرمندی معروف و نقشه‌های آنان ممتاز و مرغوب واقع شده اشخاص ذیل هستند که اغلب زیردست استادان بزرگ سابق مانند میرزا احمد و میرزاعلی اکبر کار کرده‌اند.
سید رضاخان صانعی، میرزا نصرالله خان فرزند میرزا احمد، مرحوم دبیر الصنایع، آقا رضا وفا فرزند میرزاعلی اکبر، مرحوم میرزا عباس صنیعی، آقای مهدی صانعی، محمد آقا صنیعی. امتیاز دیگر برخی از این هنرمندان که باید متذکر شد بافتن تابلوهای صورتی و دورنما سازی است. این کار چون تخصص لازم دارد باید بافنده، خود نقاش باشد یا زیر نظر مستقیم نقاش که در بافندگی دستی داشته باشد کار خود را انجام دهد. علاوه بر هنرمندان نامبرده کسان دیگر که در صورت بافی و دور نماسازی استاد و معروف هستند بانو صنیعی و رضا کاشف و محمد آقا قاسمی را باید نام برد و همچنین هنرمند نامی نظام افسری که هنرنمایی‌های او در این رشته مورد تحسین و تقدیر مجامع فنی و بین‌المللی نیز قرار گرفته است.
این نکته نیز ناگفته نماند که قالی‌های کاشان اکنون از قرار ذرعی سه هزار تا هشت هزار ریال ارزش دارد و مطالعه می‌شود و حتی قالی‌های ممتاز و گرانبها و مرغوب‌تر هم می‌باشد و درحالی‌که تفاوت قیمت تمام شده آن‌ها برای بافنده حداکثر به ذرعی یک هزار ریال هرگز نمی‌رسد و بیش از هشتاد درصد این امتیاز و مرغوبیت مربوط به نقشه و رنگ‌آمیزی است که آن‌هم بستگی کامل به ذوق و سلیقه و سابقه و اطلاعات و چگونگی قلم نقش دارد.

نتیجه و یک پیشنهاد سودمند

نظر به اینکه موضوع قالی‌بافی و بازرگانی آن‌که یکی از کارهای حیاتی میلیون‌ها مردم این سرزمین می‌باشد و بزرگ‌ترین رقم صادرات صنعتی و هنری ما را به وجود می‌آورد نمی‌توان و نباید هم به آسانی از آن چشم پوشید یا بی‌اعتنایی نمود و از طرفی هم چون بافندگان و تولیدکنندگان این کالا به خوبی دریافته و پی برده‌اند که حفظ منابع و ادامه آن از بی‌عیب بودن و خوبی و بلکه هر روز بهتر و مرغوب‌تر ساختن آن است ازاین‌جهت به قدر توانایی خود در انتخاب و به کار بردن و مواد اولیه و دقت در رنگ و بافت که در اختیار آنان می‌باشد دریغ نمی‌ورزند ولی جایی که کمیت آن‌ها لنگ و نیازمند به کمک‌های ارشادی و راهنمایی مستمر هستند موضوع نقشه و رعایت دقایق هنری و جنبه‌های عمومی و جهانی آن می‌باشد و این کار نیز بدون تحمیل هزینه فوق‌العاده‌ای برای دولت به خوبی میسر است زیرا مقامی که صلاحیت چنین کاری را دارد هنرهای زیباست که تمام وسایل لازم آن را موجود دارد یا با اندک توجهی فراهم می‌سازد تا نقشه‌های رنگی قالی‌های قدیمی و معروف جهان در یک نمایشگاه دائمی در دسترس نقاشان و بافندگان قالی گذارده شود و در مواقعی نیز با تشکیل سمینار و کنفرانس‌های صنفی این هنرمندان زحمت‌کش را در جریان وقایع مربوطه و تحولات هنری خویش بگذارد تا این صنعت افتخارآمیز تاریخی که به‌طور دائم دستخوش تنوع و تطور است از کمک‌های ارشادی آن دستگاه ذی صلاحیت برخوردار گردد.

پیوند به بیرون

هنر و مردم