قالی سیستان/معرفی فرش مناطق ایران: تفاوت بین نسخهها
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{نام نویسنده|جواد آویشی و بازنگری دکتر نازیلا دریایی. ویراستی از این مقاله پیشتر با این شناسه نشر یافته است: | + | {{نام نویسنده|جواد آویشی و بازنگری دکتر نازیلا دریایی. ویراستی از این مقاله پیشتر با این شناسه نشر یافته است: جواد آویشی. «قالی سیستان». معرفی فرش مناطق ایران. تهران: مرکز ملی فرش ایران.}} |
واقعیت و ارزش فرش سیستان و بلوچستان را باید در تاریخ و سرگذشت آن جستوجو کرد.<br> | واقعیت و ارزش فرش سیستان و بلوچستان را باید در تاریخ و سرگذشت آن جستوجو کرد.<br> | ||
وقتی به عظمت مفهومی فرشها بنگریم، در مییابیم که آنها به غیر از جنبه کاربردی، به چشمهای ما زیبایی و به وجود ما آرامش هدیه میکنند.<br> | وقتی به عظمت مفهومی فرشها بنگریم، در مییابیم که آنها به غیر از جنبه کاربردی، به چشمهای ما زیبایی و به وجود ما آرامش هدیه میکنند.<br> | ||
فرشها شاهد زندگی، رشد و مرگ ما و شاهد و رازدار رازهایمان هستند.<br> | فرشها شاهد زندگی، رشد و مرگ ما و شاهد و رازدار رازهایمان هستند.<br> | ||
فرش یعنی زندگی.<br> | فرش یعنی زندگی.<br> | ||
− | استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران قرار داشته و تقریبا ۱۱۰۰ کیلومتر مرز خاکی با کشورهای افغانستان و پاکستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان دارد.<br> | + | استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران قرار داشته و تقریبا ۱۱۰۰ کیلومتر مرز خاکی با کشورهای [[فرش افغانستان|افغانستان]] و [[فرش پاکستان|پاکستان]] و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان دارد.<br> |
− | در این ناحیه اقوام سیستان و بلوچ از زمانهای بسیار دور با هم زندگی کرده و در زمینه فرش نیز آثار بسیار زیبایی تولید کردهاند.<br> | + | در این ناحیه اقوام سیستان و [[قالی بلوچ|بلوچ]] از زمانهای بسیار دور با هم زندگی کرده و در زمینه فرش نیز آثار بسیار زیبایی تولید کردهاند.<br> |
استان با مرکزیت شهرستان زاهدان از لحاظ جغرافیایی به دو قسمت تقسیم شده به صورتی که سیستان در شمال و بلوچستان در جنوب آن قرار دارد.<br> | استان با مرکزیت شهرستان زاهدان از لحاظ جغرافیایی به دو قسمت تقسیم شده به صورتی که سیستان در شمال و بلوچستان در جنوب آن قرار دارد.<br> | ||
− | شهرستان زاهدان در جنوب شرقی ایران از شمال به خراسان جنوبی و از شمال شرق به شهرستان زابل از غرب به استان کرمان و از جنوب به شهرستانهای خاش و ایرانشهر و از قسمت شرق به کشورهای افغانستان و پاکستان محدود میشود.<br> | + | شهرستان زاهدان در جنوب شرقی ایران از شمال به خراسان جنوبی و از شمال شرق به شهرستان زابل از غرب به استان [[قالی کرمان|کرمان]] و از جنوب به شهرستانهای خاش و ایرانشهر و از قسمت شرق به کشورهای افغانستان و پاکستان محدود میشود.<br> |
در زاهدان و اطراف آن جاذبههای طبیعی مانند چشمههای آب معدنی، غار لاديز و آبشارهای روستای تمین و کوههای اطراف زاهدان و آثار تاریخی مانند بازارچه سرپوش و ساختمان پست قدیم و... وجود دارد.<br> | در زاهدان و اطراف آن جاذبههای طبیعی مانند چشمههای آب معدنی، غار لاديز و آبشارهای روستای تمین و کوههای اطراف زاهدان و آثار تاریخی مانند بازارچه سرپوش و ساختمان پست قدیم و... وجود دارد.<br> | ||
سطر ۳۸: | سطر ۳۸: | ||
===مواد اولیه، ابزار، چلهکشی، رجشمار=== | ===مواد اولیه، ابزار، چلهکشی، رجشمار=== | ||
− | در گذشته دامداری و کشاورزی در منطقه رواج داشته که همین مساله به مرغوب بودن پشم گوسفندان (برابر با پشم مرینوس استرالیایی) و رنگرزی گیاهی (نظير بوته خار) میافزود. ولی در سالهای اخیر با خشکسالیهای مداوم، مردم منطقه به مشاغل کاذب روی آورده و قالیبافی اصیل و قدیم مهجور مانده است.<br> | + | در گذشته دامداری و کشاورزی در منطقه رواج داشته که همین مساله به مرغوب بودن [[پشم]] گوسفندان (برابر با پشم مرینوس استرالیایی) و رنگرزی گیاهی (نظير بوته خار) میافزود. ولی در سالهای اخیر با خشکسالیهای مداوم، مردم منطقه به مشاغل کاذب روی آورده و قالیبافی اصیل و قدیم مهجور مانده است.<br> |
− | در گذشته بیشتر دارها زمینی و چوبی، گره فارسی (گره تور یا تورانیان) و چلهها از پشم بوده است. ولی به مرور زمان از نخ پنبه برای چله و پود ضخيم و از موی بز برای شیرازهپیچی (کناره پیچ) استفاده شده است. رجشمار بیشتر قالی ها بین ۲۵ تا ۳۵ بوده و قالیچههایی با رجشمار بالا کمتر و به ندرت تولید شده یا بافته میشود.<br> | + | در گذشته بیشتر دارها زمینی و چوبی، گره [[گره نامتقارن|فارسی]] (گره تور یا تورانیان) و چلهها از پشم بوده است. ولی به مرور زمان از نخ [[پنبه]] برای چله و پود ضخيم و از موی بز برای شیرازهپیچی (کناره پیچ) استفاده شده است. رجشمار بیشتر قالی ها بین ۲۵ تا ۳۵ بوده و قالیچههایی با رجشمار بالا کمتر و به ندرت تولید شده یا بافته میشود.<br> |
===اهمیت گلیمباف در بافت قالی استان=== | ===اهمیت گلیمباف در بافت قالی استان=== | ||
سطر ۵۳: | سطر ۵۳: | ||
===طرحهای قالی=== | ===طرحهای قالی=== | ||
− | شامل طرحهای فتح اللهی، مددخانی، | + | شامل طرحهای فتح اللهی، مددخانی، [[ماهی درهم|هراتی]]، [[گلدانی]] یا گنبدی، قندانی (گل قندانی)، اساطیری، [[درختی]]، [[قابی]]، گل پنجهای، جانمازی و سه ترنج و ... است.<br> |
===نقشمایهها=== | ===نقشمایهها=== | ||
سطر ۱۰۸: | سطر ۱۰۸: | ||
مواد اولیه پشم، ابریشم و متاسفانه در سالهای اخیر کامو است.<br> | مواد اولیه پشم، ابریشم و متاسفانه در سالهای اخیر کامو است.<br> | ||
تنوع در نقوش گلیم در کل استان بسیار زیاد بوده و با توجه به شرایط محیطی، کم هزینه بودن کاربری و نیاز بازار، تولید موفقی دارد.<br> | تنوع در نقوش گلیم در کل استان بسیار زیاد بوده و با توجه به شرایط محیطی، کم هزینه بودن کاربری و نیاز بازار، تولید موفقی دارد.<br> | ||
+ | |||
+ | ==مطالعه بیشتر== | ||
+ | <gallery mode="packed-overlay"> | ||
+ | :پرونده:Sistan Rug-WikiRug.pdf|[[قالی سیستان|پیدیاف قالی سیستان]] | ||
+ | </gallery> | ||
{{ترتیبپیشفرض:سیستان، قالی}} | {{ترتیبپیشفرض:سیستان، قالی}} | ||
[[رده:فرشهای ایران]] | [[رده:فرشهای ایران]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۳۴

واقعیت و ارزش فرش سیستان و بلوچستان را باید در تاریخ و سرگذشت آن جستوجو کرد.
وقتی به عظمت مفهومی فرشها بنگریم، در مییابیم که آنها به غیر از جنبه کاربردی، به چشمهای ما زیبایی و به وجود ما آرامش هدیه میکنند.
فرشها شاهد زندگی، رشد و مرگ ما و شاهد و رازدار رازهایمان هستند.
فرش یعنی زندگی.
استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران قرار داشته و تقریبا ۱۱۰۰ کیلومتر مرز خاکی با کشورهای افغانستان و پاکستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان دارد.
در این ناحیه اقوام سیستان و بلوچ از زمانهای بسیار دور با هم زندگی کرده و در زمینه فرش نیز آثار بسیار زیبایی تولید کردهاند.
استان با مرکزیت شهرستان زاهدان از لحاظ جغرافیایی به دو قسمت تقسیم شده به صورتی که سیستان در شمال و بلوچستان در جنوب آن قرار دارد.
شهرستان زاهدان در جنوب شرقی ایران از شمال به خراسان جنوبی و از شمال شرق به شهرستان زابل از غرب به استان کرمان و از جنوب به شهرستانهای خاش و ایرانشهر و از قسمت شرق به کشورهای افغانستان و پاکستان محدود میشود.
در زاهدان و اطراف آن جاذبههای طبیعی مانند چشمههای آب معدنی، غار لاديز و آبشارهای روستای تمین و کوههای اطراف زاهدان و آثار تاریخی مانند بازارچه سرپوش و ساختمان پست قدیم و... وجود دارد.
سیستان
شامل شهرستانهای زابل، هیرمند، زهک و روستاهای توابع آن و شهرهای زابل، بنجار، ادیمی، محمدآباد، علیاکبر (هامونشهر) و دارای بخشهای پشت آب و شیب آب و مرکزی است که روستاهای بسیار زیادی نیز در توابع آنها است.
وقتی سکاها در ایران به چند گروه تقسیم شدند یکی از سرزمینهایی که در آن مستقر شدند، سیستان بود. سیستان با تاریخی کهن، سرزمین مردمان غیور، زحمتکش و مستعد، زادگاه یعقوب لیث صفار، زادگاه رستم و زال، كيقباد و کیکاووس است.
در قدیم سیستان شامل سیستان ایران و سیستان افغانستان بوده که در حال حاضر نیز وجه اشتراکات بسیاری در هنرهای مختلف خصوصا هنر قالیبافی در هر دو سیستان مشاهده میشود. سیستان در قدیم همچون انبار غله ایران، باغ آسیا، دروازه هندوستان و اکنون نیز بهشت باستانشناسان شناخته میشود.
سرزمین بادهای ۱۲۰ روزه، سرزمین حماسهها و ماسهها است که رودخانه هیرمند و دریاچه مقدس هامون (در دین زرتشت) در آن واقع شده است.
سیستان قدیم اسامی بسیاری داشته که از آن قبیل است: سرزمین سکستان، نیمروز، زابلستان، سیوستان که مرکز آن شهر زرنج بوده است.
به طور مختصر آثار و جاذبههای تاریخی سیستان شامل: شهر سوخته، کوه خواجه و معماری مربوط به آن، قلعه مچی، آسیابادها، آتشکده کرکو با کرکویه، ارگ سکوهه يا سكره، قلعه رستم، دهانه غلامان، زاهدان کهنه و ... است.
تاریخ سیستان از قدیم تا کنون همواره درگیر نشیب و فراز فراوانی بوده که بر هنر این منطقه تاثیر گذاشته است. آب و هوا، آفتاب سوزان، وجود کویر و مردمان آن، حماسهها و داستانها و موقعیت سیاسی سیستان، وجود حیوانات مختلف اهلی و وحشی و پوششهای گیاهی عوامل تاریخساز سیستان بودهاند.
فرش سیستان
وقتی که به قالی سیستان مینگریم مانند این است که به تاریخ مینگریم. قدرت تفکر و تخیل هنرمند قالیباف در هنر او نمایان است و در میان خانوادهها اهمیت بسزایی دارد. قالیبافی هنر دختران و زنان سیستانی است و بیشتر با تغییر طرحها و نقشمایهها از حالت طبیعی به نمادین، هندسی و انتزاعی تولید میشود.
سایر بافتههای دیگر در منطقه شامل گلیم، پادری، خورجین، گلیمچه، سفره، نمکدان، توبره، جوال، خامهدوزی و سوزندوزی و ... است.
چگونگی پخش یک طرح در منطقه
این کار به چند روش انجام میگرفته است. در برههای از زمانهای گذشته تا کنون بعضی از خانوادهها و طوایف نسل به نسل به کار بافت مشغول بودند و به عنوان یک منبع درآمد ثابت به آن توجه داشتند (یا زمین نداشتند با شرایط کشاورزی برای آنها مهیا نبود) و طرحهای مختص خود را استفاده میکردند.
آنها تولیدات خود را برای تهیه مایحتاج زندگی از قبیل گندم، جو، شکر، پارچه و ... مبادله میکردند.
با توجه به علائق زنان قالیباف وقتی کار بافت یک نمونه قالی تمام میشد، دار جدیدی را چلهکشی کرده و فرش نو را رج به رج از روی قالیچه قبلی میبافتند (نقشه خوانی قدیم). به همین خاطر این نمونه طرحها رواج مییافت.
طریقه دیگر ورود طرحها به یک منطقه اهدای هدایا از طرف سران قبایل به بزرگان قبایل دیگر بود. همچنین وقتی دختری عروس یک قوم دیگر میشد، طرح منطقه و قوم خود را در فرش به عنوان جهاز میبافت. بدین طریق طرح معرفی و به همان روشهای مذکور رواج مییافت.
در این بین بعضی از بافندگان که به نقش با طرح خاصی علاقه مند بودند آن را بیشتر استفاده کرده و از این طریق به شمار طرحهای وارداتی منطقه اضافه میکردند.
شرایط محیطی و تاثیر آن بر فرش منطقه
بافندگان سیستانی به لحاظ گرد و خاک شدید موجود در هوا در معرض انواع بیماریهای تنفسی قرار دارند و هوای بسیار خشک و گرم منطقه نیز کار بافندگان را بسیار دشوار میسازد. علاوه بر آن هم مرز بودن با کشور افغانستان، ورود مهاجران و دامهای افغانی نیز خود باعث انتقال بیماریهای خاصی است.
همزیستی انسان با انواع جانوران، حیوانات اهلی (مرغ، گاو، گوسفند، شتر)، حیوانات وحشی، پرندگان مهاجر، معماری محیط (بادگیرها)، پوشش گیاهی، اعتقادات، داستانها، حتی افرادی که بافنده با آنها آشنا بوده است و علاوه بر آن شرایط محیطی منطقه، هر یک میتواند موضوعی برای نقشپردازی توسط بافنده باشد. مثلا بافنده با بافت بادگیرهای محیط اطرافش در فرش (متن با حاشیه) قصد بازگو کردن معماری و آب و هوای منطقه را برای مخاطب در ذهن دارد.
واژههای سیستانی قالیبافی
شت: چله، دم: گره، پود ضخیم و نازک: پوت و ته پوت یا ته پود، کوجی: گله، هاف: پس گله
مواد اولیه، ابزار، چلهکشی، رجشمار
در گذشته دامداری و کشاورزی در منطقه رواج داشته که همین مساله به مرغوب بودن پشم گوسفندان (برابر با پشم مرینوس استرالیایی) و رنگرزی گیاهی (نظير بوته خار) میافزود. ولی در سالهای اخیر با خشکسالیهای مداوم، مردم منطقه به مشاغل کاذب روی آورده و قالیبافی اصیل و قدیم مهجور مانده است.
در گذشته بیشتر دارها زمینی و چوبی، گره فارسی (گره تور یا تورانیان) و چلهها از پشم بوده است. ولی به مرور زمان از نخ پنبه برای چله و پود ضخيم و از موی بز برای شیرازهپیچی (کناره پیچ) استفاده شده است. رجشمار بیشتر قالی ها بین ۲۵ تا ۳۵ بوده و قالیچههایی با رجشمار بالا کمتر و به ندرت تولید شده یا بافته میشود.
اهمیت گلیمباف در بافت قالی استان
قسمت گلیمباف در قاليچههایی که در استان بافته میشود اهمیت خاصی داشته و اندازه آن در بعضی فرشها از ۱۰ تا ۵۰ سانتیمتر متغیر است. گاهی برای تاکید بیشتر بعد از اتمام کار روی قسمت گلیمباف سوزندوزی یا رودوزی میشود که کاملا با طرح قالیچه و رنگهای به کار رفته در آن هماهنگ است. درست مانند مقدمه یک داستان یا پیشدرآمد یک قطعه موسیقی.
اندازه قسمت گلیمباف در منطقه بلوچستان نسبت به سیستان بیشتر است.
رنگ
بیشتر رنگهایی که در قالیچههای سیستانی دیده میشود اکثرا تیره و کمتر روشن است. رنگهای قرمز، نارنجی، قهوهای با فامهای مختلف، زرد و بنفش، اکر یا شتری و سبز رنگهای غالب بوده و در متن فرش بیشتر قرمز، سرمهای و قهوهای دیده میشود. انواع رنگهای قرمز، سبز، زرد و بنفش که در حاشیهها کاربرد دارد به صورت حسی و ناخودآگاه استفاده از رنگهای مکمل را تداعی میکند.
گاهی مواقع در تعداد محدودی از فرشها رنگهای آبی خالص و فیروزهای مشاهده میشود. در پرداختها و دورگیری نقوش از رنگ سیاه و سفید بیشتر استفاده شده است.
روش تهیه رنگها
با وجود پوشش متنوع گیاهی در قدیم بیشتر رنگها به طور طبیعی در منطقه وجود داشته و بعضی از رنگها نیز از افغانستان و بلوچستان تامین میشده و کارگاههای رنگرزی به صورت خانگی در بین بعضی اقوام منطقه که صرفا مشغول این کار بودند وجود داشته است و آنان را به نام رنگرز میشناختند.
طرحهای قالی
شامل طرحهای فتح اللهی، مددخانی، هراتی، گلدانی یا گنبدی، قندانی (گل قندانی)، اساطیری، درختی، قابی، گل پنجهای، جانمازی و سه ترنج و ... است.
نقشمایهها
شامل نقشمایههایی است که در متن و حاشیه به کار میروند مانند: طرح دودنی (سپند) با تنوع زیاد، بز، شتر و آهو، شاخ حيوانات، گلدان و اشکال نباتی (گل جی، گلهای چندپر هندسی)، احجام نظير لوزی، مربع، مثلث، پرندگان اهلی مانند مرغ، خروس و پرندگان وحشی مانند پرندگان مهاجر، اشکال مارپیچ، ستارهای و ...
پرداختها و دورگیری نقوش
دورگیری نقوش به سه صورت خطوط ممتد (خطوط ممتد با رنگ روشن برای دور گیری طرح در زمینه تیره)، غير ممتد و نقطهای (با رنگهای تیره و روشن) انجام میشود. در هر یک از طرق مذکور با ایجاد تاکید بصری بر دقت مخاطب به طرح و از طرفی زیبایی آن اضافه میشود.
قالی افغانی
در سیستان و بلوچستان و خصوصا در سیستان قالیهایی وجود دارد که از تولیدات افغانستان است. با توجه به شباهت این قالیها با قالی منطقه و قیمت پایین آنها گاهی مردم اشتباها این فرشها را با نام فرش سیستان و بلوچستان خریداری کرده و بدین طریق از رونق بازار فرش منطقه میکاهند.
ارتباط طرحها و نقوش در دیگر هنرهای منطقه با فرش سیستان با توجه به فراوانی انواع هنرها در منطقه و استفاده از نقوش مختلف در تزیین آنها، به کرات نقوش مشابهی در فرش نیز دیده میشود. به طور مثال برخی نقوش سفالها با مهرهای شهر سوخته وجوه تشابه بسیاری با نقوش فرش منطقه دارد. همچنین در تزیین بعضی از قالیچههای قدیمی جواهرات و سنگهای قیمتی، صدف و طلا استفاده میشده که امروزه جای خود را به دکمه و پولک و ... داده است.
معرفی بعضی از طرحهای فرش در منطقه سیستان
۱- طرح فتح اللهی
یکی از زیباترین طرحهای منطقه بشمار میرود (اکثر این طرحها به لحاظ رنگهای به کار رفته و نوع طرح جزء اصیلترین قالیچههای سیستان محسوب میشوند). رنگ زمینه بیشتر آنها اكر و ترنج که یکپارچه سراسر متن فرش را در بر گرفته به رنگ قرمز روناسی است. معمولا دورگیریهای نقوش و حاشیه با رنگ سفید انجام شده و از طراحی نقوش برای پر کردن زمینه خودداری میشود. در امتداد محور طولی گلدانها قرار دارند که به قرینه طراحی میشوند. درون ترنج از خطوط منحنی استفاده میشود که تداعی کننده گیاهان محلی است. در مرکز ترنج نقش بعلاوه (+) و گل سفید دیده میشود. در بیشتر طرحها گل سفید، طرح گل دودنی (گل دانههای سپند) است که طبق باورهای قدیمی برای چشم زخم استفاده میشود.
۲ - طرح گلدانی (گنبدی)
در بعضی از طرحهای گلدانی با توجه به جهت رویش برگها در گلدان به صورت قرینه گنبدی تداعی میشود.
به همین دلیل به این طرحها، طرح گنبدی نیز میگویند.
معمولا طرحهای گلدانی به صورت هندسی طرح میشوند.
گلدان در قالب مربع و برگها با رنگهای یک در میان چسبیده به ساقه به موازات گلدانها بالا میروند.
۳- طرحهای گل چپتی
در این طرح قالبی به شکل چهار با هشت ضلعی طراحی میشود و در یک چهارم آن نقش کلی هندسی به صورت تیره و روشن تکرار میگردد.
۴- طرحهای گل پنجهای
این طرح تداعی کننده دستی با پنج انگشت است که در متن تکرار میشود.
۵– طرحهای جانمازی
در این طرحها با توجه به اعتقادات مسلمانان و پرهیز از ترسیم نقوش حیوانی و انسانی بر فرش، از نقوش گیاهی استفاده میشود.
در نقوش حاشیه نیز از نقوش هندسی تکرار شده با رنگهای ساده و به دور از تنوع رنگی استفاده میشود.
۶- طرحهای ترنجی یا قابی (به صورت مربع یا لوزی در زمینه)
در این گونه طرحها ترنجها یا به شکل مربع یا لوزی در متن فرش به تعداد یک، سه یا پنج تکرار میشود. در اکثر این فرشها متن تیره بوده و حاشیه نیز از رنگ زمینه پیروی میکند. دورگیری نقوش نیز با رنگ مشکی انجام میشود.
۷- طرحهای اسطورهای
در طرحهای فوق با توجه به اعتقادات طراحان و بافندگان نقوشی فرا طبیعی و نمادین به کار میرود.
تجمع نقشمایهها بیشتر در مرکز فرش است و از نقشمایههای حیوانی و پرندگان نیز در طراحی متن استفاده میشود.
رنگهای طرحهای اسطورهای خاص بوده و چشمگیرتر از دیگر طرحها هستند.
۸- طرحهای درختی
در طرحهای درختی یک ساقه به طور کامل در متن رو به بالا رفته و با برگهای ریز یا درشت در متن پر میشود. حاشیه با گلهای ریز و گاهی با نقوش حیوانی مانند بز پر میشود.
۹- طرحهای قندانی (گل قندانی)
در این طرح یک گلدان بزرگ شبیه قندان به صورتی طراحی میشود که داخل آن را دایرههایی به رنگهای مختلف (قند) پر میکند. تعداد دایرهها از پایین به بالا کمتر میشود.
اكثر طرحهای قندانی در اندازههای قالیچه بافته میشود.
گلیم سیستان
گلیم در سیستان و بلوچستان معمولا طرحها و رنگهای مشابهی دارد. رنگهای متن عمدتا مشکی، قهوهای، سفید و نقوش بیشتر محرمات با نقشمایههای گیاهی هندسی یا جانوری ساده شده و تکراری است.
مواد اولیه پشم، ابریشم و متاسفانه در سالهای اخیر کامو است.
تنوع در نقوش گلیم در کل استان بسیار زیاد بوده و با توجه به شرایط محیطی، کم هزینه بودن کاربری و نیاز بازار، تولید موفقی دارد.