قالی بیجار: تفاوت بین نسخهها
سطر ۳۳: | سطر ۳۳: | ||
|توضیح افزوده = | |توضیح افزوده = | ||
}} | }} | ||
− | قالی بیجار یا فرش بیجار از فرشهای سبک روستایی و شهری است که در منطقه بیجار واقع در استان کردستان در غرب ایران بافته میشود. در این قالی از گره متقارن و نامتقارن با تار و پود پنبهای و پرز پشمی و ابریشمی استفاده شده است. لچک و ترنج، واگیرهای، شکارگاهی، محرابی و گلدانی از طرحهای رایج و طلایی، بژ، صورتی (چهرهای)، پوست پیازی، سفید، حنایی، سبز، سرمهای، عاجی و قرمز از رنگهای رایج قالی بیجار است. | + | '''قالی بیجار''' یا '''فرش بیجار''' از فرشهای سبک روستایی و شهری است که در منطقه بیجار واقع در استان کردستان در غرب ایران بافته میشود. در این قالی از گره متقارن و نامتقارن با تار و پود پنبهای و پرز پشمی و ابریشمی استفاده شده است. لچک و ترنج، واگیرهای، شکارگاهی، محرابی و گلدانی از طرحهای رایج و طلایی، بژ، صورتی (چهرهای)، پوست پیازی، سفید، حنایی، سبز، سرمهای، عاجی و قرمز از رنگهای رایج قالی بیجار است. |
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
===فرهنگ، شرایط جغرافیایی و ویژگیهای گردشگری=== | ===فرهنگ، شرایط جغرافیایی و ویژگیهای گردشگری=== |
نسخهٔ ۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۴
قالی بیجار | |
---|---|
طرحی از قالی بیجار - مجموعهٔ راگمن (Rugman) | |
اطلاعات کلی | |
نام | قالی بیجار |
نام (En) | Bidjar Rug/Bijar Rug |
نام(های) دیگر | فرش بیجار (قالی گروس، قالی آهنی) |
خاستگاه | ایران: کردستان |
رده | روستایی، شهری |
ویژگیهای فنی | |
طرحهای رایج | لچک و ترنج، واگیرهای، شکارگاهی، محرابی و گلدانی |
نقوش رایج | ماهی، اسلیمی دهناژدری |
اندازههای رایج | پشتی، ذرع و نیم، دو ذرعی، شش متری، نه متری |
رنگهای رایج | طلایی، بژ، صورتی (چهرهای)، پوست پیازی، سفید، حنایی، سبز، سرمهای، عاجی و قرمز |
شیوه رنگرزی | [طبیعی، شیمیایی |
جنس پرز | پشم، گاهی ابریشم |
جنس تار و پود | پنبه |
شیوه بافت | آذریباف (ترکیباف) |
نوع گره | متقارن (ترکی)، نامتقارن (فارسی) |
رجشمار | ۲۵-۶۰ رج (در ۷ سانت-نوع آذری) |
قالی بیجار یا فرش بیجار از فرشهای سبک روستایی و شهری است که در منطقه بیجار واقع در استان کردستان در غرب ایران بافته میشود. در این قالی از گره متقارن و نامتقارن با تار و پود پنبهای و پرز پشمی و ابریشمی استفاده شده است. لچک و ترنج، واگیرهای، شکارگاهی، محرابی و گلدانی از طرحهای رایج و طلایی، بژ، صورتی (چهرهای)، پوست پیازی، سفید، حنایی، سبز، سرمهای، عاجی و قرمز از رنگهای رایج قالی بیجار است.
تاریخچه
فرهنگ، شرایط جغرافیایی و ویژگیهای گردشگری
بیجار شهرستانی مرتفع واقع بر رشتهکوه زاگرس در غرب ایران با ارتفاع ۱۹۴۰ متر از سطح دریا، از شمالشرقی با استان زنجان، از شمالغربی با شهرستان تکاب (در آذربایجان غربی)، از جنوب با شهرستان قروه، از جنوبشرقی با قسمت کوچکی از استان همدان و از غرب با سنندج و دیواندره همجوار است. آنگاهکه به شهر وارد میشوی آبی آسمان و سفیدی ابرهایش نگاهت را بهسوی خود جلب میکند، خنکای نسیم و تابش خورشید خود حال دگری است، خوشایند، دلانگیزو روح نواز.
زبان و گویش قالب در شهرستان بیجار کردی است ولی گویشهای ترکی و فارسی نیز در بین ساکنین وجود دارد. بیجار، بیش از یکصد سال گذشته «گروس» نامیده میشد؛ گفته میشود این واژه از ترکیب دو واژه پهلوی «گر» به معنی کوه (کوهها) و «وس» به معنی بس و بسیار شکل یافته، بر این اساس میتوان گفت گروس در زبان پهلوی به معنای کوههای بسیار است. دو دیگر پنداشته میشود؛ گروس نام قوم «گادوز» يا «كادوس» است كه پیش از آرياییها در فلات ايران و در استان گيلان کنونی سكونت داشتند. اما گروهی از آنها، ساحل رود قزلاوزن را به سمت جنوب و جنوبغربی راه پيموده و به سرچشمه اين رود كه در نزديكی بیجار امروزی است رسيده و همانجا اسکان یافتند، ازاینرو اسم قوم مهاجر بر این منطقه میماند و در گذر روزگار «كادوس» يا «گادوز» اندکاندک به «گروس» تبديل شد. سوم، گفته میشود؛ طايفه بزرگ گروس از ايلات عشاير ايران در حدود سدههای هفتم يا هشتم خ. در منطقه بيجار ساكن میشوند و ازآنجاكه بزرگترين و نیرومندترین طايفه ساكن منطقه بودند نام طايفه خود را بر آن نهادهاند. نکته آنکه برای نام بیجار نیز دو وجه تسمیه پنداشته میشود. نخست: بیجار را شکل یافته از دو واژه کردی «بی» به معنی درخت بید و «جار» به معنی جایگاه (زار) میدانند که به دلیل وجود و رویش درختان بید در آن منطقه بوده. دوم: واژه بیجار را بر اساس نشانههایی چون واژههای «هفت بیجار» و«خشک بیجار»؛ به معنی سبزه و گیاه دانستهاند.
یکی از نشانههای پیشینه تاریخی این منطقه، «دژسِتُرک» یاقلعهی «قَمچَقای» در روستایی به همین نام است که قدمت آن به هزاره سوم پ.م. میرسد.این اثر باستانی در گروه دژهای پلکانی تقسیم میشود و در دوران مادها، پارتها و ساسانیان بسان یک پایگاه مهم و کاربردی ازآن استفاده میشده است. شهرستان بیجار افزونبر طبیعت بکر و زیبایش دارای چندین اثر تاریخی دیگر نیز است که از آن میان میتوان به «پل صلواتآباد»، «قلعه بانو»، «تپه قلعه» (چنگیزقلعه)، «بنای سنگی اوچ گنبد» و... اشاره کرد. این شهرستان دارای ۶۰ مکان دیدنی است.
صنایعدستی
بیجار نیز مانند دیگر مناطق و شهرهای ایران تولید صنایعدستی در آن رواج بسیار داشته و دارد، چراکه اساس درآمد ساکنان آن، دامپروری و کشاورزی است از این رو تولید اقلام دستساز هم برای برآوردن نیازهای خانواده بوده و هم در داد و ستد کمک هزینهای برای گذران زندگی. گلیم، حاجیم، کیسه حمام (از جنس پشم)، تاچه، سفره آرد، دستكش و مهمتر ازهمه قالی دستباف هم در شهر بیجار و هم در روستای اطراف آن رواج فراوانی داشته که دو روستای چشمروباه و شیرکُش معروفترین آنها هستند. دو دیگر؛ عشایر خمسهای که در اطراف شهر تردد داشتند، نمکدان، روکرسی، موج (رختخواب پیچ)، احرامی (جانماز) و سفره آرد نیز میبافتند.
پیشینه قالیبافی
مهمترین و پرآوازهترین دستاورد هنرمندانه روستاییان بیجار، قالی است. گره بافتهای که سهم شایستهای در فرهنگ قالیبافی ایرانیان دارد و با نام "قالی آهنی" تداعی کننده دستبافی است پراستقامت و مردمانی پرتلاش در عرضه زندگی. به دیگرسخن، این نامگذاری به معنای کیفیت بالا و مثال زدنی این قالی است که در عرصه قالیبافی ایران جایگاه ویژهای به آن اختصاص یافته است.
از پیشینه قالیبافی در بیجار مدارک تاریخی قابل توجهی به این زمان نرسیده است اما پنداشته میشود در زمان حکمرانی دوتن از صاحبمنصبان فرهیخته و نام آشنای بیجار به نامهای «حسینعلیخان امیرنظام گروسی» و «علیرضا خان گروسی» قالیبافی اگرچه محدود ولی در مرتبهای عالی به لحاظ بافت و رنگآمیزی قرارداشته است، زیرا تعداد زیادی قالی کتیبهدار به سفارش آنان بافته شده است که در موزهها و مجموعههای خصوصی نگهداری میشوند. ازجمله قالیهای موجود در موزه فرش ایران که تاریخ ١٣٠٠ تا ١٣١٠ ق. (۱۲۶۱ تا ۱۲۷۱ خ.) بر روی آنها نقش بسته است. از بررسی قالیهای قدیمی برجای مانده بیجار چنین بر میآید که سنت بافت قالیهای بزرگ پارچه نیز رواج داشته است که اغلب به سفارش اعیان و بزرگان بیجار انجام میشد و به منظور هدیه و حتی برای وقف بوده است.
بیجار در دوره جنگ نخست جهانی، به دلیل موقعیت ویژه خویش مورد هجوم روسها و سپس ترکهای عثمانی قرار گرفت و با این رخداد، قالیبافی آن دچار انحطاط شد. اگرچه در دهه دوم چهاردهم خورشیدی و پیش از جنگ دوم جهانی، با شروع به کار شمار زیادی دستگاه قالیبافی نسبت به احیای این هنر اقداماتی به عمل آمد، اما با شروع جنگ و بروز قحطی، دوران انحطاط دیگری آغاز شد که تا مدتها ادامه یافت.
سیسیل ادواردز میگوید: «در سال ١٩۴٨ م. هنگامی که از همدان به بیجار رفتم، انتظار داشتم (با وجود مصایبی که بر این شهر وارد آمده بود) نشانههایی از آغاز دوباره فرشبافی در این زمینه مشاهده کنم، ولی در تمام شهر فقط یک تخته قالی بر دار دیدم»، درحالیکه پیشازآن ادواردز در سال ١٩٣٨ م. از حدود ۱۰۰۰۰ دستگاه قالیبافی در شهر بیجار یادکرده است. از سالهای ١٣۴٠ به بعد بسیاری از مراکز فرشبافی با رشد سرمایهداری ایران و حضور تولیدکنندگان با ذوق، شروع به تجدید حیات کرد و این شروع دیگری برای بافت فرشهای بیجار رقم خورد که همچنان بافت متراکم و پراستقامتی داشتند و نقوش آنها علاوهبر زیبایی و دقتی که در بافت آنها بود، به دلیل دارا بودن رنگآمیزی جذاب و هماهنگی، قالی بیجار را موردپسند مشتریان در بازارهای جهان ساخت که همچنان اینگونه است. اگرچه تعداد معدودی طرح و نقش مشترک بین قالی بیجار و سنندج وجود دارد، اما بافندگان هر یک از این دو طی منطقه طی دهها سال با خلق طرح و نقشهایی اختصاصی برای قالی بیجار و سنندج، در کنار اسلوب بافت کاملا متفاوت در هر یک از این دو دست بافت، گره بافتهای کاملا مستقل را به وجود آوردهاند که باعث شده متخصصان تفاوت آشکاری بین قالی بیجار و سنندج قایل شدند. درواقع باید گفت قالی بیجار در میان انواع قالیهای ایران جزو پر نقش و نگارترین نمونهها است و رنگآمیزی آن تفاوت مشهودی با حوزههای بافندگی همجوار و دورتر نظیر همدان و کرمانشاه دارد.
مواد اولیه
تار، پود و پرز
قالیهای کهن بیجار بهطورکامل از پشم بافته میشد (تار، پود، پرز) به ویژه که از پشم نژاد گوسفندان همان منطقه استفاده میشد که از کیفیت و مرغوبیت بالایی برخوردار است. در این میان گاه پود دوم از جنس پنبه نیز استفاده میشد. امروزه برای تاروپود از پنبه استفاده میشود. ابریشم چه در قالی قدیم بیجار و چه در نمونههای جدید به ندرت مورد استفاده بوده است.
ویژگی بافت و ساختار
رنگ و رنگرزی
یکی از مشخصههای قالی بیجار رنگها و تباین بین آنها است که زیبایی این قالیها را دو چندان میکند. در قالیهای بیجار رنگهای روشن (شاد) نظیر طلایی، بژ، صورتی (چهرهای)، پوست پیازی، سفید، حنایی و انواع سبزها در زمینه سرمهای، عاجی و قرمز مورد علاقه بافندگان است. امروزه شمار رنگها بیش از ۲۷ فام نیست و البته برخی از رنگها نظیر طلایی و انواع سبز به فراموشی سپرده شده است و انواع قرمز و صورتی به شدت رواج یافته است.
در رنگرزی، هم شیوه رنگرزی گیاهی و هم شیمیایی رواج دارد. در شیوه رنگرزی گیاهی استفاده از روناس، اسپرک، برگ مو، گَندَل، جاشیر، پوست انار و پوست گرد رایج است.
طرح، نقش و نقشمایه
مهمترین طرحهای قالی عبارتند از: لچک و ترنج (در انواع ترنج دار، بدون ترنج و شیوه مشهور کف ساده)، واگیرهای(بهخصوص نوع مشهور و قدیمی میناخانی)، شکارگاه، محرابی و گلدانی(بهویژه نوع مشهور به ظل السلطانی).
همچنین، مهمترین نقشمایههای قالی بیجار عبارتند از: اسلیمی (بهویژه نوع مشهور آن به نام اسلیمی دهان اژدر) گل سُرخ وانواع گلفرنگ، گلهای شاهعباسی، هراتی، بهویژه نوع مشهورتر و متداولتر آن به نام ماهی هراتی) بته، درخت بهویژه نوع بید مجنون و همچنین گلبوته در انواع مختلف.
صرفنظر از اسامی نام آشنای ذکر شده، در ادبیات بومی بافندگان بیجار نامها و واژههای خاصی را برای برخی از طرحها و نقوش سنتی و متداول به کار میبرند که اگرچه ترکیبی از طرحها و نقوش بومی است، اما با عناوین دیگری شناخته میشوند. ازجمله: نقش شیپوری (یا گل شیپوری) که از مشهورترین و متداولترین نقوش در قالیهای قدیم بیجار بوده است. همچنین طرح گل وکیلی که از طرحهای مشترک بافندگان بیجار و سنندج است و الگوی اصلی آن بر مبنای طرحهای واگیرهای است که یک نقشمایه در زمینه قالی بهصورت تکرار شونده قرار می گیرد. همچنین طرح سمنبَرخانم که گویا مبتکر آن زنی به نام سَمَنبَر بوده است، اما اُلگوی اصلی این طرح همان لچک ترنج است. طرح مشهور و زیبای مستوفی نیز یک نامگذاری بومی توسط بافندگان بیجاری است که مبنای آن همان طرح واگیرهای است که در آن بند اسلیمی که اغلب گل و برگهایی آن را فراگرفتهاند به نحوی که حاصل ابتکار بافندگان بیجاری است بهصورت تکرار شونده در زمینه قالی قرار میگیرد و در هیچیک از مناطق دیگر ایران به جز ساروق و فراهان در استان مرکزی، نمیتوان مشابه آن را دید. از دیگر اسامی اینچنین می توان به طرح سرداری اشاره نمود که بیشباهت به قالیهای مشهورِ پولونز صفوی نیست که در آن نقش اسلیمِ دهن اژدر بهصورت افقی تکرار می شود.
نکته مهم در بررسی نقشههای قالی بیجار آن است که بافندگان قدیم این شهر و روستاهای اطراف آن، برای بافتن هر طرح از یک قطعه قالی بافته شده کوچک که اغلب مساحت آن کمتر از یک مترمربع بود استفاده میکردند که در میان بافندگان ایران به اسامی مختلفی نظیر اُرنَک، دستور یا فقیره مشهور بوده است. هر اُرنَک حاوی چندین نقش واَشکال مختلف بود که بافنده با کنارهم قراردادن آنها درافکار خود، یک تصویر ذهنی از طرح مورد نظر و نقش مایههای دلخواهش آن را تجسم مینمود و انواع مختلفی از طرحهای مورد نظر خود را متصور میشد. در نهایت، با انتخاب یکی از طرحهای تجسم شده، اقدام به بافت قالی مورد نظر با ابعاد دلخواه می نمود.انجام می گرفت، مبادرت به بافتن یک طرح با نقوش دلخواه میکردند. در حال حاضر این شیوه از قالیبافی در میان بافندگان بیجار به فراموشی سپرده شده است و بافندگان از نقشههایی که توسط طراحان بر روی کاغذ طراحی می شود استفاده می کنند. اُرنکهای قدیمی هماکنون به عنوان یادگارانی ارزشمند از سنّت بافندگی قدیم بیجار از ارزشهای بالای هنری برخوردارند و برخی از علاقهمندان نسبت به جمعآوری و نگهداری آنها به صورت مجموعه( کلکسیون) اقدام میکنند.
پژوهشگران و متخصصان احتمال میدهند خاستگاه طرحهای ميناخانی و بيد مجنون که در برخی دیگر از قالیهای ایران بافته میشوند بيجار بوده باشد. همچنین معتقدند طرح قالیهای سده نوزدهم میلادی بيجار، بيشتر از طرحهای گلدانی و واگیرهای و نقوش شاهعباسی سدههای شانزدهم و هفدهم میلادی مناطق مرکزی ایران تاثیر پذيرفته است. برخی نیز طرح مشهور به خرچنگ بيجار را با نمونههای قفقازی اين طرح، منتسب به سده هیجدهم میلادی مقايسه مینمایند. به عقیده برخی از فرش پژوهان، طرح لچک و ترنج بيجار که همراه است با اسليمی، نخستین قالیهای ترنجدار اوشاك (واقع در مركز آناتولی) را یادآوری میكند.
دونالد ويلبر، فرششناس برجسته انگلیسی، طرحهای قالی بيجار را در پنج دسته طبقهبندی میکند:
- قالیهای طرح بيجار(گروس) كه برخی اوقات به نام طرح آذرخش خوانده میشوند.
- قالی با نقوش ماهی درهم(هراتی)، بته، مينا خانی، گل سرخ، گل مستوفی و سرداری که به دو نوع شهری و روستايیباف تقسيم میشوند.
- قاليچههای تصويری
- واگيرهها
- گليمها. (طرحهای برگرفته از گلیمها)
باید به این نکته اشاره نماییم که قالی قدیم بیجار در هر سه گروه شهریباف، روستاییباف و عشایریباف بافته میشد، اما به دلیل دگرگونی در روش زندگی، امروزه نمونههای عشایریباف آن وجود ندارد.
ویژگیهای بافت
در بیجار برای بافت قالی از گره متقارن استفاده می شود که در نمونههای قدیمی در هر دسیمترمربع بین ۴۵۰ تا ۸۰۰ گره و در نمونههای جدید این تعداد از ۱۷۰۰ آغاز و در برخی قالیچهها تا ۵۰۰۰ گره نیز دیده میشود.
((چلهکشی در قالیهای کهن بيجار به شیوه معروف به فارسی صورت می گرفت و به همین دلیل بافت قالی با طول زياد امكانپذیر میشد اما امروزه شیوه چلهکشی در این منطقه به روش آذری و بر روی دار انجام میشود.)) شیوه پودگذاری بیجار یکتا و منحصر است زیرا در سنت پیشین این منطقه استفاده از سه پود مرسوم بوده است. به این صورت که پود دوم نازک، اما پودهای اول و سوم ضخیم بودند. در حال حاظر این شیوه به فراموشی سپرده شده است و استفاده از دو پود رایج است. شیوه نواختن یا ضربه زدن بر روی پودها است در بیجار نیز بسیار متفاوت از سایر مناطق بافندگی ایران است. دلیل این تفاوت شدت و دفعات ضربه زدن به پودهاست که باعث فشردگی و تراکم بالای الیاف پشم میگردد. همان عاملی که باعث گردیده قالی بیجار به قالی آهنی شهرت یابد.
اندازههای قالیهای بافته شده در این منطقه پیرو سنتی است که در دیگر نقاط کشور ایران نیز وجود دارد. این ابعاد بسیار متعدد و از ابعاد بسیار کوچک (۶۰×۹۰ سانتی متر) تا ابعاد بسیار بزرگ نظیر ۲۰ تا ۳۰ مترمربع رایج بوده و است. این ابعاد در برخی موارد تا بیش از ۵۰ مترمربع نیز بوده است. بافت کناره نیز بصورت معدود رواج داشته و دارد.
نگارخانه
مطالعه بیشتر
جستجو برای قالی بیجار در ویکیپدیا. |
منابع
- اشنبرنر، اریک. ۱۳۷۴. قالیها و قالیچههای ایران، ج۲. مترجمان: مهشید تولائی و محمدرضا نصیری. تهران: فرهنگسرا.
- اشنبرنر، اریک. ۱۳۷۴. قالیها و قالیچههای شهری و روستایی ایران. مترجمان: مهشید تولائی و محمدرضا نصیری. تهران: فرهنگسرا.
- الهی، محبوبه. ۱۳۸۷. هویت ماهی در فرش ایران، گلجام، ش ۱۰، ۱۰۲-۱۳۵، ۱۳۸۷.
- بینام. ۱۳۷۳. قالیچههای نفیس موزه دفینه، تهران: وزارت فرهنگ و ارشارد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات موزه دفینه.
- تناولی، پرویز. ۱۳۶۸. قالیچههای تصویری ایران، تهران: سروش.
- حسنزاده، سالار. ۱۳۸۱. طرح تحقیقاتی شناسایی ریشهیابی و احیا طرحها و نقوش فرش دستباف ایران (قالی کردی ایران). تهران: مرکز ملی فرش ایران.
- ژوله، تورج. ۱۳۸۱. پژوهشی در فرش ایران. تهران: یساولی.
- صوراسرافیل، شیرین. ۱۳۸۵. فرش کردی، تهران: نشر تاریخ ایران.
- قادری، علیرضا. قالی بیجار. بروشور. تهران: مرکز ملی فرش ایران، بیتا.
- مجابی، سیدعلی. ۱۳۸۰. طرح مطالعاتی جغرافیای بافت لیستهای موضوعی. تهران: معانت آموزش و تحقیقات جهاد سازندگی.
- نقیب حضرتی، روشنک. ۱۳۷۵. بررسی قالی و گلیمبافی در بیجار. پایاننامه کارشناسی. تهران: دانشگاه الزهرا.
- هانگلدین، آرمن. ۱۳۷۵. قالیهای ایرانی. مترجم: اصغر کریمی. تهران: فرهنگسرا.
- پایگاه اطلاعرسانی شهر بیجار http://www.bijar.ir/
- دانشنامه شهری ایران http://www.citypedia.ir/
- Eagleton, William; “An Introduction to Kurdish Rugs and Other Weavings”, London: jolly and barber ltd, 1988.